یک پیشبینی تکاندهنده از آینده مسکن
اقتصاد 100- کمبود مسکن میتواند به مشکلات اجتماعی مانند بیخانمانی و نارضایتی عمومی منجر شود.
فرشید پور حاجت، دبیر کانون سراسری انبوهسازان مسکن، با تأیید بحران کمبود مسکن در ایران، معتقد است که سیاستگذاریهای نادرست در دو دهه اخیر به این وضعیت منجر شده است. وی هشدار میدهد که اگر تدابیر اساسی در این زمینه اتخاذ نشود، ممکن است بحران مسکن حتی بدتر از قبل شود. پور حاجت همچنین بر این باور است که در شرایط تورمی کنونی، وامها و تسهیلات مسکن تأثیرگذاری خود را از دست دادهاند و سیاستگذاری برای خانهدار شدن جوانان و خانه اولیها در این شرایط به شدت دشوار شده است.
گفتوگو با فرشید پور حاجت، دبیر کانون سراسری انبوهسازان مسکن:
آقای پور حاجت، با توجه به گزارشهای موجود، برخی کارشناسان معتقدند که در حال حاضر با کمبود ۵ میلیون واحد مسکونی روبهرو هستیم و پیشبینی میشود این رقم تا سال ۱۴۱۰ به ۱۲ میلیون واحد برسد. نظر شما درباره این آمار چیست؟
بله، این آمار تا حد زیادی دقیق است. در حال حاضر، کشور با کمبود بیش از ۶ میلیون واحد مسکونی مواجه است. از زمان آغاز مداخلات دولت در حوزه مسکن از سال ۱۳۸۴، سیاستگذاریها به گونهای پیش رفته است که امروز با این بحران روبهرو هستیم. اگر این روند اصلاح نشود و اقتصاد کشور به ثبات نرسد، به نظر میرسد که در آینده وضعیت بدتر خواهد شد. پیش از این، تولید مسکن در کشور در سالهای ۹۰ و ۹۱ حدود ۸۵۰ تا ۹۰۰ هزار واحد در سال بود، اما در حال حاضر این رقم به ۳۵۰ هزار واحد کاهش یافته است.
در خصوص روند ساخت و تولید مسکن، گفته میشود که بهجای ساخت خانههای جدید، بسیاری از مردم و انبوهسازان به خرید خانههای کلنگی و بازسازی آنها روی آوردهاند. نظر شما در این خصوص چیست و چه اقداماتی باید برای مقابله با این بحران انجام شود؟
بله، در شرایط کنونی، بخش قابلتوجهی از جامعه به تعمیر و بازسازی مسکنهای قدیمی روی آوردهاند که این موضوع تا حدی قابلتحسین است زیرا در واقع حفظ منابع ملی است. اما باید توجه کنیم که این بازسازیها نمیتوانند بهطور کامل پاسخگوی نیازهای جدید مسکن باشند. برای مقابله با بحران مسکن، نیازمند سیاستهای جامع و برنامهریزی دقیق برای تولید مسکن متناسب با نیاز جامعه هستیم.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که مدت زمان خانهدار شدن خانه اولیها در ایران بیش از ۵۰ سال است. شما این مدتزمان را چگونه ارزیابی میکنید و آیا تسهیلات موجود توانایی پوشش نیازهای خانه اولیها را دارد؟
در شرایط کنونی، در کشوری با تورم بالای ۴۰ درصد، سیاستگذاری برای خانه اولیها بسیار پیچیده است. تسهیلات بانکی به دلیل نرخ بالای تورم، دیگر تأثیرگذاری خود را از دست دادهاند. در شرایط عادی، تسهیلات باید ۶۰ تا ۸۰ درصد از هزینه نهایی مسکن را پوشش دهند، اما در حال حاضر این میزان بسیار پایینتر از نیاز بازار است. بنابراین، نمیتوان به راحتی برای خانه اولیها برنامهریزی دقیقی داشت و تا زمانی که مشکلات اقتصادی و تورم حل نشود، این وضعیت ادامه خواهد یافت.
در نهایت، به نظر میرسد که برای حل بحران مسکن در ایران، نیاز به تغییرات اساسی در سیاستگذاریها و تقویت بخش خصوصی در تولید مسکن وجود دارد. اگر این تغییرات به سرعت انجام نشود، بحران مسکن بدتر از قبل خواهد شد و جوانان و خانه اولیها همچنان از دستیابی به مسکن مناسب محروم خواهند ماند.
ارسال نظر