کنترلگرها چه شخصیت سمی دارند؟
کنترلگری در رابطه، پدیدهای مخرب و سمی است که میتواند بهمرور زمان، اعتماد، صمیمیت و عشق را از بین ببرد. این رفتار، به طور کلی از سوی فردی ناامن و با عزت نفس پایین بروز میکند که به دنبال تسلط و قدرت بر طرف مقابل خود است.
کنترلگری در رابطه و راهکار درمان آن
فرد کنترلگر، با اعمال محدودیتهای مختلف، سعی دارد تا تمام جوانب زندگی شریک عاطفی خود را تحتنظر داشته باشد و او را مطابق میل خود تغییر دهد.
کنترلگری در رابطه چیست؟
کنترلگری در رابطه به تمایل افراطی و بیمارگونه یک فرد برای تسلط و اعمال نظر بر تمام جوانب زندگی و رفتار شریک عاطفی خود اطلاق میشود. این میل به تسلط میتواند در زمینههای مختلفی مانند انتخاب لباس، رفتوآمد، معاشرت، فعالیتهای اجتماعی، شغل و حتی نظرات و عقاید بروز پیدا کند.
فردی که در رابطه کنترلگر است، به طور مداوم سعی میکند شریک عاطفی خود را تحتنظر داشته باشد، او را محدود کند و از آزادی و استقلال او بکاهد. این رفتارها بهمرور زمان باعث ایجاد حس بیاعتمادی، ناامیدی و خشم در شریک عاطفی شده و رابطه را به سمت سردی و گسست سوق میدهد.
نشانههای کنترلگری در رابطه
همانطور که در بخش قبل اشاره شد، کنترلگری در رابطه به معنای میل افراطی و بیمارگونه یک فرد به تسلط و اعمال نظر بر تمام جوانب زندگی و رفتار شریک عاطفی خود است. این میل به قدرت و سلطه، به طور نامحسوسی استقلال و آزادی فرد مقابل را سلب کرده و او را در قفس محدودیتها و انتظارات غیرمنطقی گرفتار میکند. در ادامه به برخی از نشانههای رایج کنترلگری در رابطه اشاره میکنیم:
محدود کردن آزادی و استقلال
محدود کردن رفتوآمد و فعالیتهای اجتماعی: فرد کنترلگر سعی میکند شریک عاطفی خود را از دوستان و خانوادهاش جدا کند و او را در انزوا نگه دارد.
کنترل و نظارت بر تماسهای تلفنی و پیامهای مجازی: فرد کنترلگر به طور مداوم تماسهای تلفنی و پیامهای مجازی شریک عاطفی خود را چک میکند.
ممانعت از اشتغال یا ادامه تحصیل : فرد کنترلگر سعی میکند شریک عاطفی خود را از اشتغال یا ادامه تحصیل منع کند.
انتخاب لباس و ظاهر: فرد کنترلگر در مورد نحوه لباس پوشیدن و آرایش شریک عاطفی خود نظر میدهد و سعی میکند او را مطابق میل خود تغییر دهد.
ممانعت از تماس با افراد خاص: فرد کنترلگر ممکن است شریک عاطفی خود را از تماس با افراد خاص، مانند اعضای خانواده یا دوستان، منع کند.
کنترل و نظارت بر فعالیتهای آنلاین : فرد کنترلگر ممکن است رمز عبور حسابهای کاربری شریک عاطفی خود را داشته باشد و به طور مداوم فعالیتهای آنلاین او را چک کند.
محدود کردن دسترسی به منابع مالی : فرد کنترلگر ممکن است دسترسی شریک عاطفی خود به منابع مالی را محدود کند و او را از نظر مالی وابسته به خود نگه دارد.
ایجاد حس گناه و مسئولیت
سرزنش و انتقاد مداوم: فرد کنترلگر دائماً از شریک عاطفی خود ایراد میگیرد و او را بهخاطر کوچکترین اشتباهاتش سرزنش میکند.
مقایسه با دیگران: فرد کنترلگر شریک عاطفی خود را با دیگران مقایسه میکند و او را بهخاطر نقصها و کمبودهایش سرزنش میکند.
ایجاد حس گناه: فرد کنترلگر با ایجاد حس گناه و مسئولیت در شریک عاطفی خود، او را تحت کنترل خود نگه میدارد و به او میگوید که اگر او را ترک کند، زندگی او تباه خواهد شد و یا اینکه او را مسئول تمام مشکلات و ناراحتیهای خود میداند.
تهدید به ترک کردن: فرد کنترلگر برای رسیدن به خواستههای خود، شریک عاطفی خود را به ترک کردن تهدید میکند.
سوءظن و بیاعتمادی
حسادت و سوءظن بیدلیل : فرد کنترلگر به طور مداوم شریک عاطفی خود را تحتنظر میگیرد و به او بیاعتماد است.
بازرسی وسایل شخصی: فرد کنترلگر بدون اجازه شریک عاطفی خود، وسایل شخصی او را بازرسی میکند.
چک کردن ایمیل و حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی: فرد کنترلگر به طور مداوم ایمیل و حسابهای کاربری شریک عاطفی خود در شبکههای اجتماعی را چک میکند.
سؤالات پیدرپی و بازجویی: فرد کنترلگر دائماً از شریک عاطفی خود سؤالات پیدرپی میپرسد و او را بازجویی میکند.
تسلط و اعمال نظر
تصمیمگیری بدون مشورت: فرد کنترلگر بدون مشورت با شریک عاطفی خود، برای همه چیز تصمیم میگیرد.
تلاش برای تغییر شخصیت و رفتار: فرد کنترلگر سعی میکند شریک عاطفی خود را مطابق میل و سلیقه خود تغییر دهد و به او میگوید که چگونه لباس بپوشد، چگونه رفتار کند و چگونه صحبت کند، در کل سعی میکند علایق و سلیقه شریک عاطفی خود را تغییر دهد.
نادیده گرفتن نظرات و خواستهها: فرد کنترلگر نظرات و خواستههای شریک عاطفی خود را نادیده میگیرد.
تحقیر و توهین: فرد کنترلگر شریک عاطفی خود را تحقیر و توهین میکند.
تحمیل نظرات و عقاید خود : فرد کنترلگر سعی میکند نظرات و عقاید خود را به شریک عاطفی خود تحمیل کند.
انتقاد مداوم و سرزنش : فرد کنترلگر دائماً از شریک عاطفی خود ایراد میگیرد و او را بهخاطر کوچکترین اشتباهاتش سرزنش میکند. هیچگاه از شریک عاطفی خود راضی نیست و همیشه ایرادی برای او پیدا میکند و به طور مداوم شریک عاطفی خود را با دیگران مقایسه میکند و او را تحقیر میکند.
ایجاد حس ناامنی و وابستگی
حسادت و سوءظن بیدلیل: فرد کنترلگر به طور مداوم شریک عاطفی خود را تحتنظر میگیرد و به او بیاعتماد است.
ایجاد حس گناه و مسئولیت: فرد کنترلگر با ایجاد حس گناه و مسئولیت در شریک عاطفی خود، او را تحت کنترل خود نگه میدارد.
تهدید و ارعاب: فرد کنترلگر برای رسیدن به خواستههای خود از تهدید و ارعاب استفاده کرده و شریک عاطفی خود را با خشونت فیزیکی یا کلامی تهدید میکند و از عواطف شریک عاطفی خود برای سوءاستفاده و کنترل او استفاده میکند.
سوءاستفاده عاطفی: فرد کنترلگر ممکن است از شریک عاطفی خود سوءاستفاده عاطفی کند و او را مورد آزار و اذیت عاطفی قرار دهد.
عوارض و پیامدهای کنترلگری در رابطه
کنترلگری در رابطه، پدیدهای مخرب و آسیبزننده است که میتواند عوارض و پیامدهای منفی متعددی برای هر دو طرف رابطه داشته باشد. در ادامه به برخی از این عوارض و پیامدها اشاره میکنیم:
عوارض برای فرد تحت کنترل
از بین رفتن اعتماد به نفس : فرد تحت کنترل بهمرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و به خودباوری و تواناییهای خود ایمانش را از دست میدهد. این موضوع میتواند به عزت نفس او لطمه زده و او را در معرض آسیبهای روانی مانند افسردگی و اضطراب قرار دهد.
احساس خشم و نارضایتی: فرد تحت کنترل دائماً از رفتار شریک عاطفی خود احساس خشم و نارضایتی میکند. این خشم و نارضایتی میتواند بهمرور زمان به کینه و انزجار تبدیل شده و رابطه را به سمت سردی و بیتفاوتی سوق دهد.
افسردگی و اضطراب: کنترلگری میتواند منجر به افسردگی و اضطراب در فرد تحت کنترل شود. احساس ناامیدی، بیارزشی و عدم کنترل بر زندگی خود، از جمله عواملی هستند که میتوانند به بروز این مشکلات روانی در فرد تحت کنترل منجر شوند.
احساس تنهایی و انزوا: فرد تحت کنترل ممکن است به دلیل محدودیتهایی که از طرف شریک عاطفی خود برای او ایجاد میشود، احساس تنهایی و انزوا کند. این موضوع میتواند به تشدید افسردگی و اضطراب در فرد و همچنین آسیب به روابط اجتماعی او با دوستان و خانوادهاش منجر شود.
مشکلات جسمی: کنترلگری میتواند منجر به مشکلات جسمی مانند سردرد، میگرن، مشکلات گوارشی و اختلالات خواب شود. استرس و اضطراب مداوم ناشی از کنترلگری، میتواند به طور مستقیم بر سلامت جسمی فرد تحت کنترل تأثیر منفی بگذارد.
عوارض برای فرد کنترلگر
از بین رفتن صمیمیت و اعتماد: کنترلگری باعث ایجاد حس بیاعتمادی و ناامنی در شریک عاطفی میشود و صمیمیت را از بین میبرد. فرد تحت کنترل بهمرور زمان از شریک عاطفی خود دور شده و رابطه عاطفی آنها به سمت سردی و بیتفاوتی سوق پیدا میکند.
تنش و درگیری: کنترلگری دائماً باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه میشود. بحث و جدلهای مداوم، فضای رابطه را مسموم کرده و بهمرور زمان به فرسایش عشق و محبت بین طرفین منجر میشود.
خیانت و جدایی: کنترلگری یکی از عوامل اصلی خیانت و جدایی در روابط عاطفی است. فرد تحت کنترل ممکن است برای رهایی از این رابطه طاقتفرسا به دنبال راهی برای فرار باشد و به خیانت به شریک عاطفی خود روی بیاورد. در نهایت، کنترلگری میتواند به جدایی و فروپاشی کامل رابطه منجر شود.
احساس گناه و شرم: فرد کنترلگر ممکن است در نهایت از رفتار خود احساس گناه و شرم کند. او ممکن است بهمرور زمان متوجه آسیبهایی که به شریک عاطفی خود و رابطه خود وارد کرده است، بشود و از این بابت دچار عذاب وجدان و شرمساری شود.
مشکلات در روابط دیگر: کنترلگری میتواند به روابط فرد با دوستان، خانواده و همکارانش نیز آسیب برساند. میل به تسلط و کنترل دیگران، میتواند فرد را در موقعیتهای چالشبرانگیزی در روابط اجتماعی خود قرار دهد و به انزوا و طردشدن او از سوی دیگران منجر شود.
عوارض برای رابطه
از بین رفتن عشق و محبت: کنترلگری باعث از بین رفتن عشق و محبت در رابطه میشود. میل به تسلط و حسادت، جایگزین عشق و محبت شده و رابطه را به سمت سردی و بیتفاوتی سوق میدهد.
سردی و بیتفاوتی: رابطه به دلیل عدم وجود صمیمیت و اعتماد، به سمت سردی و بیتفاوتی سوق پیدا میکند. طرفین رابطه بهمرور زمان از یکدیگر دور شده و انگیزه خود برای ادامه رابطه را از دست میدهند.
عدم تعادل قدرت: تعادل قدرت در رابطه به نفع فرد کنترلگر به هم میریزد. این موضوع میتواند به نارضایتی و خشم فرد تحت کنترل و همچنین حس ناامنی و بیاعتمادی او به شریک عاطفی شود.
عدم رشد و پیشرفت: کنترلگری مانع رشد و پیشرفت هر دو طرف رابطه میشود. ترس از رها شدن و حسادت، باعث میشود که فرد کنترلگر از پیشرفت و موفقیت شریک عاطفی خود احساس خطر کند و سعی کند او را در سطحی پایینتر از خود نگه دارد.
عدم رضایت جنسی: کنترلگری میتواند به عدم رضایت جنسی در رابطه منجر شود. میل به تسلط و انتظارات غیرمنطقی فرد کنترلگر، میتواند رابطه جنسی را به تجربهای ناخوشایند برای هر دو طرف تبدیل کند.
خیانت و جدایی: همانطور که در بخش قبلی اشاره شد، کنترلگری یکی از عوامل اصلی خیانت و جدایی در روابط عاطفی است. فرد تحت کنترل ممکن است برای رهایی از این رابطه طاقتفرسا به دنبال راهی برای فرار باشد و به خیانت به شریک عاطفی خود روی بیاورد. در نهایت، کنترلگری میتواند به جدایی و فروپاشی کامل رابطه منجر شود.
افرادی که شخصیت کنترل گر دارند
آن ها دیگران را به سر حد جنون می رسانند. فقط می خواهند نظر خود را اعمال کنند و تحمل شنیدن نظر دیگران را ندارند. کسانی هستند که همیشه می خواهند نقش…
راهکارهای درمان کنترل گری در رابطه
کنترلگری در رابطه مشکلی است که میتواند بهطورجدی به کیفیت رابطه و سلامت روانی هر دو طرف آسیب برساند. خوشبختانه، راهکارهای مختلفی برای درمان کنترلگری در رابطه وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
راهکارهای فردی
افزایش خودآگاهی: اولین قدم برای درمان کنترلگری، افزایش خودآگاهی است. سعی کنید افکار، احساسات و رفتارهای خود را در موقعیتهای مختلف بهدقت بررسی کنید. چه زمانی میل به کنترل دیگران در شما به وجود میآید؟ چه عواملی باعث تشدید این میل میشوند؟
شناسایی ریشههای مشکل: ریشههای کنترلگری را در خود شناسایی کنید. تجربیات دوران کودکی، ویژگیهای شخصیتی و مشکلات سلامت روان میتوانند از جمله عوامل زمینهساز کنترلگری باشند.
تقویت اعتماد به نفس: با افزایش اعتماد به نفس، نیاز به کنترل دیگران را در خود کاهش دهید. روی نقاط قوت و تواناییهای خود تمرکز کنید و به خودباوری و ارزشمندی خود ایمان داشته باشید.
یادگیری مهارتهای ارتباطی: مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنید. یاد بگیرید چگونه به طور واضح و قاطعانه با دیگران صحبت کنید و نیازها و احساسات خود را به طور مؤثر بیان کنید.
مدیریت خشم: اگر خشم یکی از عوامل تشدیدکننده میل به کنترل در شماست، یاد بگیرید چگونه خشم خود را به طور سالم و مؤثر مدیریت کنید.
مراجعه به متخصص: اگر بهتنهایی قادر به حل مشکل کنترلگری خود نیستید، از یک روانشناس یا مشاور متخصص در زمینه روابط عاطفی کمک بگیرید.
راهکارهای زوجی
گفتگوی صلحآمیز: در فضایی آرام و بدون تنش، با شریک عاطفی خود در مورد مشکل کنترلگری صحبت کنید. به طور واضح و قاطعانه به او بگویید که چه رفتارهایی از او برای شما آزاردهنده است و چه انتظارات و توقعاتی از او دارید.
تعهد به حل مشکل: هر دو طرف رابطه باید به حل مشکل کنترلگری متعهد باشند و برای این منظور تلاش و کوشش کنند.
تعیین مرزهای سالم: در رابطه خود مرزهای سالم و قاطعانه تعیین کنید و اجازه ندهید شریک عاطفیتان از این مرزها عبور کند. به طور واضح به او بگویید که چه چیزهایی را در رابطه قابل قبول میدانید و چه چیزهایی را نمیپذیرید.
تقویت صمیمیت و اعتماد: با افزایش صمیمیت و اعتماد در رابطه، میل به کنترل را در خود کاهش دهید. با شریک عاطفی خود وقت بگذرانید، به حرفهای او گوش کنید و برای او وقت بگذارید.
جستجوی کمک تخصصی: اگر بهتنهایی قادر به حل مشکل کنترلگری در رابطه خود نیستید، از یک روانشناس یا مشاور متخصص در زمینه روابط عاطفی کمک بگیرید.
منبع: دلگرم