اقتصاد100 بررسی میکند
مبادایی به نام افتادن در تله تورم ارزی/ بستههای حمایتی کدام درد را درمان کرده اند؟
افتادن کشور در تله تورم ارزی، باعث میشود که انتظار ارقام عجیب و غریب و دور از ذهن نسبت به نرخ تورم پدید بیاید و پیش از فرا رسیدن فصل ابرتورم پولی جدید، تورم روانی همه چیز را با خودش جارو کند و ببرد.
به گزارش سرویس پول و سرمایه اقتصاد 100: مجتبی اسکندری:در شرایطی که تبعات تصمیمگیریهای اقتصادی دولتها با خروجیهای مشخصی در اقتصاد همراه میشود، به ناگاه گروهی از بروکراتها سخن از بستههای حمایتی یا معیشتی به میان میآورند که به ظاهر برای التیام آثار سوء سیاستهای اخذ شده از جانب دولت طراحی و تدوین میشوند. چیزی که آشکارا تا کنون قابل مشاهده بوده، این است که هیچ یک از این بستههای به ظاهر سخاوتمندانه، کمکی به بهبود شرایط اقتصاد ایران نکردهاند و تنها به باری گران بر روی گرده دولتها بدل شدهاند.
بسته معیشتی کارگران، بسته معیشتی پلکانی یارانه ای، بسته حمایت معیشتی بنزین، بسته حمایتی اینترنت و بسیاری از عناوین مشابه را، تنها در زمانهایی میشنویم که آثار جانبی سیاستهای ناکارآمد دولتها ظهور و بروز یافته است و اعتراضات اجتماعی را در پی داشته است. موارد یاد شده که همپای توزیع کالاهای اساسی مختلف با نرخ دولتی، به عنوان تعهداتی نامعقول از جانب دولتها نمود مییابند، به واقع بیشتر به گریزگاههای سیاسی مشابهترند تا این که به آثار اقتصادی مفیدشان شهره باشند.
خلق پول برای پرداخت یارانه!
مداخله دولت در همه شئون اقتصاد باعث شده است که تصمیمگیران در هر شرایطی، اقدام به درافکندن طرحهای نوین بدون پشتوانه کنند که نه تنها بر معیشت مردم اثر مثبتی برجای نمیگذارد، بلکه آثار مخرب خود را در افزایش نرخ تورم و کسری بودجه برجای میگذارد که در نهایت، دودش توی چشم ضعیفترین دهکهای درآمدی خواهد رفت. دولت برای تامین منابع مالی چنین طرحهای یا به استقراض از بانکهای روی میآورد و یا راسا اقدام به خلق پول میکند که آثار مرگبار هر دو بر اقتصاد، آشکارا قابل رویت است. در صورتی که از این گزینهها نیز استفاده نکنند، گزینه افزایش فشار مالیاتی نیز به عنوان یک چوب جادویی همواره حاضر و آماده است.
در چنین شرایطی که دولتمردان هرگز با نتایج و هزینههای تصمیماتشان زندگی نمیکنند، این کسبوکارها هستند که باید هزینه طرحهای ذاتا سیاسی دولت در اقتصاد را پرداخت کنند بدون اینکه منفعت مستقیمی برایشان داشته باشد. این لوپ مخرب تا جایی ادامه دارد که دولت مجبور خواهد شد به یارانههای ارزی و سرکوب نرخ ارز روی بیاورد. بدیهی است که شوک ارزی در چنین شرایطی به سرعت پدیدار خواهد شد و این چرخه تورمی تا نابودی کامل اقتصاد کشور ادامه خواهد داشت.
یارانههای رنجآفرین
افتادن کشور در تله تورم ارزی، باعث میشود که انتظار ارقام عجیب و غریب و دور از ذهن نسبت به نرخ تورم پدید بیاید و پیش از فرا رسیدن فصل ابرتورم پولی جدید، تورم روانی همه چیز را با خودش جارو کند و ببرد. کاهش ارزش پول ملی، کمینه اثر اتخاذ این دست سیاستها توسط بروکراتهای دولتی است. به واقع، بزرگترین لطف دولت در این شرایط اقتصادی به مردم، باید اصلاح ساختار گشادهدستانه پرداخت یارانههای مستقیم و غیرمستقیم باشد.
در صورت تداوم این رویکرد، باید چشمانتظار نرخ تورم سه رقمی و شوکهای ارزی پی در پی نیز باشیم. مسیری که به یک سیاهچاله فضایی برای اقتصاد شبیهتر است. باید منتظر ماند و دید که سیاهچاله نظام یارانهای، اقتصاد ایران را به طور کامل در خود خواهد بلعید یا مسئولان امر، پیش از از دست رفتن آخرین فرصتها، نسبت به اصلاح وضع موجود اقدام مقتضی خواهند کرد.
انتهای پیام/
ارسال نظر