بازار باز در اقتصاد ایران چه تاثیراتی دارد؟
نوش دارو یا شوکران برای بانک ها
در ایران نیز امید بسیاری وجود داشت که با اجرای آن نرخ تورم را مهار و به رشد اقتصادی بیافزاید که این اهداف با تعیین و اجرای نرخ سود بین بانکی به سرانجام میرسد. اما به باور اقتصاددانان مشکل روندی است که در ایران اجرا میشود
به گزارش اقتصاد صد در هفته گذشته بانک مرکزی در حدود 67 هزار و 500 میلیارد تومان اوراق از بانک ها در بازار باز خریداری کرد. اتفاقی که به منزله تزریق پول در بازار باز محسوب می شود. بررسی های آماری در هفته های پی در پی این بازار نشان می دهد همچنان تزریق پول در این بازار ثابت مانده و از مرز 70 همت در ماه های گذشته بالاتر نیامده است. این در حالی است که در بازار شبانه (که ماهیت کوتاه مدت تری نسبت به بازار قبلی دارد) 12 بانک از بانک مرکزی اعتبارات قاعده مند دریافت کرده و معادل با 30 همت از این نهاد مهم بانکی در کشور استقراض کرده اند.مجموع این دو رقم در دو بازار مهم نشان می دهد تزریق پول بانک مرکزی در نظام بانکی منتهی به 7 آذرماه بار دیگر به مرز 100 همت نزدیک تر شده و برابر با 97 هزار و 810 میلیارد تومان به ثبت رسیده است.
نکته قابل توجه این است که تنها دو ماه پیش بود که با انتشار گزارشی مبنی بر روند صعودی اعتبارات قاعده مند بانک مرکزی در بازار بین بانکی، برخی اقتصاددانان هشدار داده بودند که این اتفاق میتواند نشان دهنده یک موضوع مهم در اقتصاد بانک ها باشد. در آن روزها بانک مرکزی در بازار باز درحدود 67 هزار و 400 میلیارد تومان و در بازار بین بانکی معادل با 6 هزار و 850 میلیارد تومان نقدینگی تزریق کرده بود و مجموعا آمارها نشان میداد در این دو بازار سطح بسط پول برابر با 74 هزار و 250 میلیارد تومان بوده که رشدی 6.7 درصدی داشت.
یکی از دلایلی که برخی کارشناسان در توضیح این پدیده به آن اشاره دارند احتمال بیشتر شدن دارایی اوراق از سوی بانک ها است. چرا که مهمترین ابزار بده بستان بانک ها و بانک ها مرکزی در بازار باز و بازار شبانه وثیقه اوراق است. به عبارت دیگر بانکی که اوراق نداشته باشد نه می تواند از بانک مرکزی در بازار باز استقراض نقدینگی کند و نه در بازار شبانه اعتبارات دریافت کند. آمارهای اعلام شده از سوی بانک مرکزی در این بازارها نشان می دهد دلیل رشد بالای اعتبارت قاعده مند و در نهایت رشد بالای تزریق نقدینگی در بازارهای بین بانکی، رشد دارایی اوراق بوده است نه لزوما تضعیف شرایط نقدینگی بانک ها .
برخی معتقدند نهادهای مالی دارای مازاد تقاضا پیش از این از مسیرهای اضافه برداشت و بده بستان با سایر نهادهای مالی دارای مازاد نیازخود را برطرف می کردند که نیاز های مالی خود را سعی می کنند با وثیقه اوراق برطرف کنند. اتفاقی که نشان می دهد تقاضای نقدینگی در بانک ها همچنان بالاست. اتفاقی که موجب شده تا اندکی نرخ سود موزون مداخله بانک مرکزی در بانک ها نیز صعودی شود.البته برخی کارشناسان حوزه سرمایه بر این باورند که بانکمحور بودن اقتصاد کشور به تورم و تشدید نقدینگی دامن زده است. آنها معتقدند که وقتی اقتصاد بانکمحور میشود، مدام بانکها در حال پمپاژ پول هستند و وقتی به صورت شبانهروز به اقتصاد کشور پول پمپاژ شود، نتیجهاش تورم میشود. به نظر انها آنقدر دامنه تحمیل تکالیف اضافه به بانکها بیشتر شده که بانکها مجبور شدهاند از بانک مرکزی اضافه برداشت داشته باشند و این مسئله به نوعی چاپ پول غیرمستقیم تلقی میشود.
البته باید در نظر داشت که به طور کلی این بازار و اقدامات یک شیوه رایج در اقتصادهای جهانی محسوب میشود و به عنوان مثال عملیات بازار آزاد نرخ سود کوتاه مدت خاص در بازارهای بدهی را هدف قرار میدهد. این هدف برای دستیابی و حفظ نرخ تورم بهصورت دوره ای تغییر میکند. با این حال، انواع دیگر سیاستهای پولی نیز نرخ بهره را هدف قرار میدهند: صندوق ذخیره فدرال ایالات متحده، بانک مرکزی انگلیس و بانک مرکزی اروپا برای هدایت عملیات بازار آزاد از تغییرات در نرخ بهره استفاده میکنند.علاوه بر هدف قرار دادن نرخ بهره، اهداف احتمالی دیگر عملیات بازارهای آزاد نیز وجود دارد. هدف دوم احتمالاً کاهش عرضه پول است. همچنین عملیات بازار آزاد برای دستیابی و حفظ نرخ ارز ثابت در رابطه با برخی از ارزهای خارجی استفاده میشود.
البته تفاوت هایی نیز وجود دارد و همین تفاوتها است که در ایران یک راهکار را تبدیل به یک شیوه آسیبزا میکند. زیرا برای نمونه بانک مرکزی اروپا برای عملکرد خود سازوکارهای مشابهی دارد. این روشهای خود را به عنوان یک رویکرد چهار لایه با اهداف مختلف توصیف میکند. به این معنی که در کنار هدف اصلی خود برای هدایت و هموار سازی نرخ یورو در حالی که مدیریت وضع نقدینگی را در بازار انجام میدهد، بانک مرکزی اروپا نیز با هدف عملکرد سیگنال سیاست پولی را انجام میدهد. اینها دسته اصلی عملیات بازپرداختی هستند که بسته به نتیجه مطلوب میتوانند بکار روند: 1-عملیات بازپرداخت اصلی هفتگی بهطور منظم 2- عملیات بازپرداخت بلند مدت ماهانه 3- «عملیات تنظیم دقیق» با هدف صاف کردن نرخ بهره ناشی از نوسانات نقدینگی در بازار از طریق معاملات معکوس یا صریح، مبادلات ارزی و جمعآوری سپردههای مدت زمان مشخص و چهارم «عملیات ساختاری» برای تنظیم مواضع ساختاری بلند مدت بانکهای مرکزی در مقابل بخش مالی
نکته دیگر در باره سازوکار اروپایی ها این است که عملیات بازپرداخت از طریق مکانیسم حراج انجام میشود. بانک مرکزی اروپا میزان نقدینگی مورد نظر خود را برای حراج مشخص میکند و از بانکها درخواست ابراز علاقه میکند. در یک مناقصه با نرخ ثابت، بانک مرکزی اروپا نرخ بهره را که مایل به وام دادن به آن است، مشخص میکند. در عوض، در مناقصه با نرخ متغیر، نرخ بهره مشخص نشدهاست و بانکها برای دسترسی به نقدینگی موجود، علیه یکدیگر میگیرند.
بنابراین بازار آزاد یکی از دستاوردهای نوین بشری است که توانسته در ۱۸۰ کشور دنیا نرخ تورم را کاهش و تک رقمی کند. در ایران نیز امید بسیاری وجود داشت که با اجرای آن نرخ تورم را مهار و به رشد اقتصادی بیافزاید که این اهداف با تعیین و اجرای نرخ سود بین بانکی به سرانجام میرسد. اما به باور اقتصاددانان مشکل روندی است که در ایران اجرا میشود و با استانداردهای عملیات بازار باز فاصله بسیار زیادی پیدا کرده است و در واقع آنچه اجرا می شود عملیات بازار باز نیست بلکه ادامه روند گذشته یعنی چاپ و خلق پایه پولی بدون محدودیت است. به همین دلیل اکثر کارشناسان آشنا به این حوزه تقریباً منتقد روش اجرای عملیات بازار باز هستند. زیرا هیچ نحله یا مکتب اقتصادی، روش بانک مرکزی در سیاستگذاری پولی را به رسمیت نمیشناسد. در هیچ کدام از مکتبهای نئوکلاسیکی، کینزی و نئوکینزی توصیه نشده که نظارت تضعیف شود، یا تزریق مستقیم پول توجیه شده یا نرخهای دستوری روی سپرده ها و تسهیلات تحمیل شود. در واقع این روش مدیریت پولی کشور مورد تایید هیچ کدام از این مکتبهای اقتصادی نیست.
ارسال نظر