چرخ رسانه با بهرهکشی از احساسات کودکان میچرخد+فیلم
القای مفاهیم عقیدتی و میهنی به کودکان از مجرای اجراهای مذهبی و با نگاههای خاص یکی از نمونههای بیتوجهی به مفهوم کودکی و نحوه انتشار آن در بین کودکان است. صداوسیما در راستای استمرار نگاه حاکمیتی سعی دارد به جای بهرهگیری از خلاقیت و جذابیت تصویر یا سوژهیابی مناسب به شکلی کاملا عریان مفایم ایدئولوژیک را به کودکان تفهیم کند. در صورتی که این نحوه از برخورد علاوه بر آنکه میتواند تعرض به کودکی محسوب شود در راستای تعمیق اعتقادات و باورهای کودکان نیز کمتر مفید فایده خواهد بود.
برای نمونه در حمله اخیر به حریم حرم شاهچراغ شبکه پویا با قطع برنامههای معمول خود پخش مستقیم از بیمارستان شهید رجایی شیراز را در دستور کار خود قرار داد. این گزارش شگفتاور جدا از این که از ادبیات متناسب مخاطب کودک و نوجوان در آن به کار گرفته نشده بود، اقدام بسیار شتابزدهای بود که میخواست در اولین زمان ممکن تصویری عریان از یک واقعه دلخراش را در ذهن کودکان ثبتوضبط کند. در حالیکه برای گزارش کردن چنین وقایعی باید با کار کارشناسی در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی کودک بتوان تصویری خلاقانه از یک فاجعه را به تصویر کشید.
لزومی ندارد که واقعیت را برای کودکان از طریق برنامههای زنده و آنی آنهم به شیوههای سختافزاری روی آنتن بیاوریم. آیا یک نمایش کوتاه با تصویرسازی مناسب از تمام تصاویر زنده از بیمارستان شهید رجایی شیراز و حادثه حمله به شاهچراغ مفیدتر عمل نمیکرد؟ چرا بزرگترین رسانه سمعی و بصری کشور از ابزار هنر برای ارائه مفاهیم مورد نظر استفاده نمیکند؟
بغض بیبهانه
این اولینبار نیست که صداوسیما چنین اتفاقاتی را رقم میزند. بیتوجهی عمومی این رسانه به هشدارهای سنی و تفکیک نکردن فیلمهای خود برای مخاطبان موجب شده که این رسانه عموما به هشدارها بیتوجه باشد. وقتی رسانهای بدون هشدار و زنهار دادن فیلمهایی حاوی تصاویر دلخراش را به شکل عمومی پخش کند، حتما مخاطبان حساس و بویژه کودکان از این تصاویر آسیب میبینند.
بماند که بعضی از گزارشهای ویدئویی نه تنها فایدهای دربرندارد بلکه آسیبهای روانی را هم به دنبال خواهد داشت. به عنوان نمونه گزارشی از مصاحبه با یک کودک در مسیر پیادهوری اربعین نشانگر این نحوه از برخورد غیرمسئولانه با مفاهیم عمیق است. در این ویدئو به جای آنکه به ایثار معنایی انسانی بخشیده شود و یک تجربه عمومی از یک مفهوم بلند اخلاقی پدید بیاید یک حس شکست و بیپناهی القا میشود که حتی نقض غرض سازندگان خود آن برنامه نیز هست. در این ویدئو مجری به جای آنکه به مفهوم ایثار عمق معنایی درستی ببخشد احساسات دختر بچه را جریحهدار میکند و در کمال ناباوری از پدر آزاد او-که با دخترش در مسیر پیادهروی اربعین قرار دارد- تصویر یک پدر اسیر و دربند را عرضه میکند، آنهم به روشی خام و نسنجیده و بدون بهرهگیری از عناصر تخیلی یا روایی برای ایجاد یک تصویرسازی ذهنی در ذهن کودک.
یکی از کاربردهای هنر در کشورهای فرهنگی توسعهیافته بهرهگیری از هنرها در خدمت ارائه مفاهیم بلند انسانی و باروهای دینی است. به طور سنتی در کلیسا در کنار ارائه زندگی حضرت مسیح(ع) به زبان نقاشی در دل یک بنای معمارانه باشکوه از سرودهای مذهبی برای بیان مفاهیم اعتقادی بهره میبرند. در این محیط کودکان با سرود با مصائت مسیح آشنا میشوند. اینان دریافتهاند که به جای اثبات و ارائه عریان مفاهیم غامض مذهبی باید تجربه خالص دینی را به زبان هنر ارائه کرد. رویکردی که صداوسیمای ما با آن فاصله زیادی دارد. نباید چرخ این رسانه با بهرهکشی از احساسات کودکان بچرخد.
ارسال نظر