3 قانون طلایی برای عکاسی در طبیعت
اقتصاد 100 - خیلی از افراد حس میکنند توانایی عکسبرداری زیبا از طبیعت را به این علت که تجهیزات مناسب آن را ندارند یا آموزشهای لازم را ندیدهاند، ندارند ولیاین واقعیت ندارد.
به گزارش گروه گردشگری اقتصاد 100، خیلی از افراد حس میکنند توانایی عکسبرداریِ این چنینی از طبیعت را به این علت که تجهیزات مناسب آن را ندارند یا آموزشهای لازم را ندیدهاند، ندارند . باید گفت این مسئله حقیقت ندارد؛ در واقع تقریباً هرکسی میتواند یاد بگیرد که مبهوتکنندهترین عکسها را از طبیعت بیندازد؛ حتی بدون این که سالها وقت صرف مطالعهی هنر یا صدها دلار هزینهی خرید دوربینها و تجهیزات گرانقیمت کند. در واقع چیزی که شما نیاز دارد زمان، تعهدِ کاری و چند نکتهی مهم است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
قوانین عکاسی
تقریباً همه میتوانند عکس بگیرند و برخی اوقات شما تصادفاً در مییابید که یکی دوتا از عکسهایتان جذاب، هنری و فرحبخش از آب در آمده است. با این حال روشهایی وجود دارند که به کمک آنها میتوانید دید عکاسانهی خود را به سمت عکسهای باکیفیتتر و جذابتر هدایت کنید و تنها چیزی که لازم دارید این است که هنگام تنظیم پارامترهای عکاسی خود، یک سری «قوانین» را در ذهن داشته باشید. این قوانین ساده هستند و به راحتی به ذهن سپرده میشوند.
قانون اول
یکی از سادهترین و کاربردیترین این قوانین، این است که تلاش کنید از قرار دادن سوژهی عکس در مرکز عکس خودداری کنید. شاید توصیهی عجیبی به نظر برسد، مخصوصاً وقتی که میخواهید از طبیعت عکاسی کنید؛ اما باید به یاد داشته باشید که سوژه قرار نیست تنها عنصر عکس باشد. قرار نیست یک عکس پرترهی استودیویی بگیریم که در آن یک پسزمینهی معمولی و اغلب خالی در پشت سوژه قرار میگیرد. شما قرار است تمامیت جهان را همان گونه که وجود دارد تصویر کنید و فرقی نمیکند سوژهی شما چیست، در هر حال یکی از بهترین روشهای انجام این کار این است که سوژه را از مرکز عکس خارج کنید. این کار چشم بیننده را بهتر هدایت میکند.
قانون دوم
از این قانون حتی برای مواقعی میتوان استفاده کرد که میخواهید از چیزی دوردست یا از پسزمینه عکاسی کنید، مانند غروب آفتاب یا یک رشته کوه! تقسیمبندی تمیز عکس به دو ناحیه بر اساس خط افق، به لحاظ بصری جذابیت کمتری دارد نسبت به وقتی که خط افق را در نیمهی بالایی یا پایینی تصویر قرار میدهید. اغلب عکاسان، پیش از این که دکمه شاتر را فشار دهند، عکس را به بخشهای یک سوم تقسیم میکنند. آسمان را در دو سوم بالایی و افق و زمین را در یک سوم پایینی، یا بالعکس، قرار میدهند.
قانون سوم
راههای دیگری هم هست که در کنار جابهجا کردن سوژه در قاب، میتوانند چشم بیننده را به سمت سوژهی شما بکشانند. این تکنیکها شامل تنظیم موقعیت خودتان است، به طوری که از محیط اطراف بهترین بهره را ببرید. به عنوان مثال سنجابی روی نردهی یک پل چوبی بر روی رودخانهای کوهستانی نشسته است؛ شما میتوانید طوری عکس بگیرید که جریان رودخانه از یک گوشهی تصویر شروع شده و به سمت مقابل کشیده شود و در آنجا پل قرار گیرد. یک خط قطری رو به بالا یا پایین که از میان تصویر شما عبور میکند، میتواند چشم بیننده را درست به سمت پل جلب کند و با افزودن سنجاب به این بخش، عکسی که به دست میآید خیلی بهتر از عکس گرفتن از خود پل به تنهایی است. نکات ریز این چنینی میتواند ترکیببندی عکسهای شما را جذابتر و جالبتر کند.
کمیت منجر به کیفیت میشود
از قدیم گفتهاند: «کیفیت بهتر از کمیت است» و در مورد اغلب چیزها هم این حرف درست است؛ اما در تمام انواع عکاسی، تعداد عکسهایی که میگیرید خیلی بیشتر از تعداد عکسهایی است که خوب از آب در آمدهاند. وقتی به مسئلهی تولید عکسهای حرفهای از طبیعت فکر میکنیم، باید به یک نکتهی پنهان توجه کنیم: بهترین عکسها، همان چند عکسی است که عکاس به درستی و با رعایت قوانین گرفته است. به ازای هر تصویر فوقالعادهای که از یک کوهپایه، جوی روان یا آهوان جنگلی میبینید، دهها عکس تار، معمولی، یا با ترکیب بندی ضعیف وجود دارد که هرگز از مرحلهی مشاهده و احتمال حذف شدن توسط عکاس، فراتر نرفتهاند.
این امر برای عکاسان کمتجربهای که تصور میکنند گرفتن عکس عالی به معنای قرار گرفتن تصادفی در زمانِ عالی و مکانِ عالی است شاید قابل درک نباشد. البته این مسئله تا حدی میتواند درست باشد چرا که برخی از بهترین عکسهای یک عکاس ممکن است از میان عکسهای تصادفی وی باشند؛ اما حرفهایها میدانند که بخشی از همین امرِ قرار گرفتن در زمان و مکان مناسب، این است که خود را برای آن لحظهی مناسب آماده و مهیا کنیم. شرایط به سرعت تغییر میکنند، مخصوصاً در مورد طبیعت وحشی؛ بنابراین اگر مدام عکس نگیرید ممکن است صحنههایی را از دست بدهید.
قبل از ابداع دوربینهای دیجیتال این کار بسیار مشکل بود زیرا تعویض فیلمها یک فرایند زمانبر، پرزحمت و هزینهبر بود؛ اما عکاسی دیجیتال این امکان را فراهم کرده است که به سادگی دهها یا حتی صدها عکس بگیرید بدون این که مجبور شوید حافظهی داخلی دوربینتان را ارتقا دهید. با ظهور کارتهای حافظه «microSD» که قابل تعویض و ارزان هستند، امکان عکسبرداری از طبیعت عملاً محدودیتی ندارد، بنابراین نترسید از این که چند بار از یک صحنه عکس بگیرید. هرچه عکسهای بیشتری بگیرید، شانس این که به عکس خارقالعادهای بر بخورید بیشتر خواهد بود. علاوه بر این، هرچه عکسهای بیشتری بگیرید، عکاس بهتری خواهید شد! همه میدانیم که بهترین کار، تمرین است.
نیاز به یک دوربین گرانقیمت ندارید
در پایان بهتر است یک مسئله را از ذهن خود پاک کنید: برای گرفتن عکسهای زیبا از طبیعت، نیاز به یک دوربین دیجیتال «SLR» گرانقیمت نیست. در عین حال که دوربینهای پیشرفته به شما این قابلیت را میدهند که عکسهایی با وضوح بالا بگیرید و لنزهای معمولی را با لنزهای مخصوص مانند «telephoto» یا «zoom» جایگزین کنید و چشماندازهای وسیع یا اجسام ریز را دریابید، اما در پایان باید به یاد داشت که دوربین تنها یک وسیله است. عکس خوب نیاز به یک عکاس خوب دارد.
البته نباید تصور کرد که این ویژگیهای پیشرفته به کار نمیآیند. تنظیمات ماکرو به شما امکان میدهد تا کلوزآپهای دقیقی از گلبرگهای یک گل، تنهی یک درخت یا رگبرگهای یک برگ بگیرید و لنز زوم این امکان را میدهد که از فواصل دور روی یک کلاغ که روی شاخهی درختی نشسته یا روباهی که یواشکی در میان علفزارها حرکت میکند، فوکوس کنید؛ اما خیلی از این ویژگیها منحصر به «DSLR»های گرانقیمت نیستند. خیلی از دوربینهای معمولی نیز لااقل یک قابلیت زوم اولیه یا ویژگی ماکرو را دارند و حتی برخی دوربینهای موجود در گوشیهای هوشمند نیز عملکرد خیلی خوبی دارند.
اگر بدانیم که این گزینههای اقتصادی برای ما وجود دارد، در دنیای عکاسی طبیعت، آزادی عمل بیشتری به وجود میآید. قبل از این که نیاز به مهارتهای لازم برای کار با یک «DSLR» یا جیبِ پر پولی برای خرید آن داشته باشید، میتوانید با یک دوربین معمولی با قیمت مناسب و یا با دوربین تلفن همراهتان عکسهای فوقالعادهای از طبیعت بگیرید؛ البته این بدان معنا نیست که شما در نهایت نباید به دوربین مجهزتر و گرانتری روی آورید؛ مسلماً اگر از این نوع عکاسی لذت میبرید و عکسهای خیرهکنندهای از طبیعت گرفتهاید، شاید زمان آن رسیده که در روند عکاس شدنِ خود کمی بیشتر هزینه کنید. به هر حال همهی عکاسان حرفهای طبیعت، روزی آماتور بودهاند. حتی اگر هدف شما انتشار عکسهایتان در «National Geographic» نباشد، باز هم یک دوربینِ خوب به کارتان میآید.
انتهای پیام/
ارسال نظر