رابطه حسرت برانگیز پدر تهرانی با تنها دخترش / این پدر آرزوی هر دختری است !

این ویدئو از روز گذشته حسابی وایرال شده و کاربری این ویدئو را به اشتراک گذاشت و در کپشن آن نوشت: «از این باباها بشید دوستان» یا دیگری نوشته «با داشتن چنین پدری یه دختر خوشبخت‌ترینه» و.... البته که این ویدئو کاربران زیادی را احساساتی کرده و واکنش‌های مثبت زیادی هم داشته اما عده‌ای درباره حق انتخاب خانم‌ها و لحن پدر مشکل داشتند و ری‌اکشن متفاوتی نشان دادند. در ادامه با برخی از این نظرات همراه ما باشید

یکی از کاربران همان ابتدا در واکنش به این ویدئو نوشت: منم راهنمایی بودم موهامم بلند پامو کردم تو یه کفش که میخوام کوتاه کنم مامانم گفت هرچی خودت دوست داری بابام گفت نخیر قشنگه و فلان ولی من بچه پرروتر از این حرفا بودم رفتم پسرونه کوتاه کردم هر که بابام اومد خونه پریدم تو حیاط منو که دید گفت به به بدو برو اسفند دود کن خیلی قشنگ شدی 

افسونه گفت: من وقتی بچه بودم بابام جنگ و ماموریت بود و هیچ وقت نبود اگرم بود متوجه نمیشد ما اصلا مو داریم یا چه اندازه ست؟ منم فکر می‌کردم واقعا متوجه نیست الان ده ساله بازنشسته شده یه روز نشسته بودم تو حیاط موهامو شونه می‌کردم اومد کنارم دست برد تو موهام گفت بابا سفید کرددیا بعد بغض کرد این یعنی دوست دارم!

بغل هم نظر بامزه‌ای داشت: حالا اگه بابای من بود می‌گفت آهان خوب کردی دیگه نمی‌ریزی تو خونه بعد که حوله رو برمیداشتم میگفت نه همچین شاخی هم نشدی

مستر محسن نوشت: واقعا پدر در مقابل دختر بی دفاع‌ترین آدمه ما سه تا برادر بودیم و یک خواهر که بینمون هیچ فرقی نمیذارن ولی تا خواهرم میگه بابا پدرم جون میده براش چند وقت پیش هم برای دانشگاه پدرم بردش تهران و براش خوابگاه گرفت و موقع برگشت وقتی باهاش تلفنی حرف میزدم بغضشو شنیدم و مطمئن بودم داره اشک میریزه

بلوبری هم درباره نعمت داشتن پدر نوشت: منم بابام همینطوری بود هروقت می‌خواستیم بریم عروسی بهم میگفت طفلی عروسکه به چشم نمیاد دیگه انقدر تو خوشگل شدی، هرروزم از سرکار می اومد باهام روبوسی میکرد ولی الان یک ساله که از دنیا رفته و من دلم براش خیلی تنگ شده پدر خوب یه نعمت بزرگیه 

یاصمن اما حس خوبی نداشت: یعنی من فقط از دیدن این ویدئو حس خوبی نگرفتم؟ اختیار موهای این دختر دست پدرشه الان؟ یعنی چی که کشتمت؟ یعنی چی که گفتم نکن؟ الان مثلا از دید ایشون ناز نشده بود چی؟ نمیفهمم

میوت هم در ادامه نوشت: منم از لحن دستوری و تشردار اول ویدئوی پدره لجم گرفت. مبتلایان سندروم استکهلم که با یه بغل خر میشید کسی حق نداره بهتون بگه چی کار بکنید با بدنتون چی کار نکنید حالا هم یه دو دقیقه اکلیل نریزید ببینیم چه خبره؟ 

ال هم خاطره خوبی نداشت: اولین بار بیست و هشت سالم بود موهامو هایلایت کردم بابام وقتی دید انقدر حرفای زشتی بهم زد و داد و هوار کرد که عصرش رفتم شامپو رنگ مشکی گرفتم و رو هایلایتای نازنینم گذاشتم هیچ وقت هم دیگه نه موهامو بلند کردم نه رنگ کردم هیچ وقت هم نبخشیدمش

تیتاب نوشت: حالا من یه بار موهامو از مشکی به بلوند خیلی روشن تبدیل کردم و بابام اصلا نفهمید حالا همه دوستام میپرسیدن بابات میذاره موهاتو کوتاه کنی؟ دلشون خوش بودا مردی اصلا ندید موهای منو 

ننو هم به کنایه نوشت: کامنتا نشون میده زن ایرانی در مورد زنگ و مدل موهاشم باید مبارزه می‌کرده و اینکه در مورد ظاهر موهامون خودمون تصمیم گیرنده بودیم امتیازه گویا 

شیرینی دانمارکی گفت: منم سه سال پیش موهامو خیلییی کوتاه کردم و با استرس و ذوق نشستم جلوی در که بابام میاد ری اکشنش رو ببینم اومد با اخم نگاهم کرد گفت خب که چی؟ بعد میگن چرار با بابات داستان داری؟ سلطان همیشه گند میزد تو ذوق من 

سولماز هم در انتها نوشت: همه باباها عاشق دختراشونن ولی فقط یه عده متاسفانه اسیر یه سری تعصبات و کلیشه‌های بی جا هستن که از بچگی تو مغزشون دیکته شده. قدرشونو بدونید اونا عشقن