پرونده ویژه اقتصاد 100 (قسمت اول)؛
خالقان باستی هیلز لواسان/ پشت پرده سود دهی پتروشیمی ها چه می گذرد؟
اقتصاد 100- در این رسانه های بی درو پیکر آیا کسی تاکنون پرسیده این همه سودی که پتروشیمی های ایران کسب می کنند از کجاست؟ آنهم در زمانی که بزرگترین شرکت های پتروشیمی جهان در ایام ضرر دهی خود به سر می برند؟ چگونه می شود که سابیک و BASF و میتسوبیشی و بازل و سینوپک و ال جی کم و لینده که خود غولهایی بی شاخ و دمند گریان و نالان از حاشیه سود کم خود می نالند اما امیرکبیر و جم و غدیر و کارون و مارون و امثالهم پول پارو می کنند و باستی هیلز خلق می کنند؟
این چگونه صنعتی در ایران است که اینهمه گریبان چاک و خاطر خواه دارد؟ آنهم از سوی کسانی که تخصص و معلوماتشان هیچ دخلی به این رشته تخصصی ندارد؟ حقیقت ماجرا در اینجاست که این صنعت بشدت پولساز است بشرطی که یک امتیاز بدهد و یک امتیاز بگیرد. امتیاز از کی بگیرد؟ از دولت. وآن امتیاز چیست؟ رانت. و امتیازی که می دهد چیست؟ پول. و برای چه دولتی؟ برای دولتی ایدئولوژیک که به نان شبش هم محتاج و سخت نیازمند پول است.پس بسم الله!
******************************************
کافیست کمی به سازوکار پتروشیمی های ایران و نحوه تولید و عرضه محصولاتشان در بازار دقت کنیم. مثلا پتروشیمی شهید تندگویان را ببینید که پلی اتیلن ترفتالات و مواد اولیه نساجی و بطری و را تولید می کند و یا آن دیگران مثل آریا ساسول که اتیلن و پلی اتیلن سبک و سنگین تولید می کند و یا پتروشیمی بندر امام که اتان و پروپان و بوتان و پنتان پلاس و اتیلن و بنزن و پارازایلین تحویل می دهد و یا پتروشیمی بزرگ پارس که استایرن منومر تولید می کند و یا پتروشیمی تبریز که پلی استایرن می سازد و یا حتی بیشمار مجتمع هایی که که اوره و آمونیاک به بازار می فرستند.
صنایع پائین دستی به این محصولات نیاز دارند و این ها در بازار کم است. چون واردات محصولات پتروشیمی ممنوع است. و چرا؟ چون اگر محصول وارد شود دیگر پتروشیمی ها (و تو بخوان دولت ها) نمی توانند حکومت کنند. پس بورس کالا بهترین مامن چنین بازاری است. بورس کالا بساط رقابت را با ادعای ظاهرا موجه عرضه و تقاضای کم و زیاد راه می اندازد و در این بین بازارگرمی ها شروع می شود. وصنایع پائین دستی که می بینند نمی توان با پول کم مواد اولیه را خرید مجبورند پیشنهاد پول بیشتر بدهند و این وسط پتروشیمی ها هم که تا قبل از بورس کالا هم نانشان در روغن بود، لقمه های بسیار بسیار چرب تری برای خود بر میدارند. کلاه شرعی تولید و حقه بازی هایی بنام خلق ارزش افزوده و تولید بومی و گریز از خام فروشی و رقابت و اشتغال هم که الی ماشالله!
******************************************
پتروشیمی ها عموما با تکیه بر آمار و ارقام، حداقل در همان گام اولیه 30 درصد سود می برند.اما وقتی به این بازار کاذب کذایی وارد می شوند، به سودهای نامشروعی گاه تا چند ده برابر بیشتر هم می رسند. چرا نامشروع؟ چون اگر درهای واردات باز بود و مثلا پلی استایرن و پلی اتیلن و ترفتالات با کیفیت خارجی در بازار بود صاحب صنعت پائین دستی می دید بهتر است آن را با قیمت کمتر بخرد و به زخم تولید خود بزند. اما دیوار واردات به بهانه تولید داخل بسیار بلند است و صاحب صنعت هم چشمش کور باید همینی که محصولی وطنی است را با هر کیفیت و قیمتی که می دهند بخرد. و اسم این تجارت بی پیر را می گذارند حمایت از تولید داخل و ایجاد اشتغال.و طبیعی است که این هیچ ربطی به اقتصاد آزاد ندارد.
اما این کلاه شرعی وقتی قوت می یابد و تو دیگر نمی توانی روی آن حرفی بزنی که می گویند قیمت مواد اولیه پتروشیمی در داخل ایران را مثلا 95 درصد قیمت فوب خلیج فارس می فروشند. یعنی اگر قیمت فلان محصول اولیه در فوب هست هر تن هزار دلار تو می توانی در داخل آن را 950 دلار بخری. و این محصول 950 دلاری که در بورس عرضه می شود کم است و تو می توانی به 1200 دلار آن را بفروشی. حالا اگر بازار واردات باز بود کسی عقلش پاره سنگ بر میداشت که آن را از داخلی ها و با کیفیت کم تر از استانداردهای جهانی 200 دلار گرانتر بخرد؟ هرگز!
و تازه یک فرق دیگر هم هست که در این میان خیلی ها از آن خبر ندارند و آن اینکه تو اگر محصولت را از ترکیه و فُرغانه و چین و ماچین بیاوری در قبالش چک صادر می کنی برای دو ماه بعدت. اما در داخل تو باید پول نقد بدهی و چند ماه دیگر، اگر پتروشیمی دلش بخواهد تولید کند، محصولت را با سلام وصلوات دریافت کنی!
******************************************
همینطوری می شود که وقتی سر در گزارش های کُدال فرو می بری به عینه در می یابی که مثلا فلان شرکتی که می بایست نسبت به سال گذشته 15 درصد سود دهی بیشتری داشته باشد در عوض 400 درصد سود بیشتری داشته. بله! به همین صراحت! اصلا در صنایع مادر در هیچ کجای جهان چنین میزان سودی وجود دارد؟ اساسا به عقل جور در می آید؟ این سود نامشروع در حالی محقق می شود که این اتفاق در صنایع مادر کشور می افتد. هیچ نقطه ای در عالم نیست که در صنایع مادرش چنین ماجراهایی اینطور در روز روشن شکل بگیرد. در چنین سازوکاری، صنعت به رانت خواری اعتیادی شدید پیدا می کند. چرخه این اعتیاد تا آنجا خانمان بر انداز است که دیگر نمی توان جلوی وخیم تر شدن آن را گرفت. صنعتی که به رانت عادت کند دولت رانت ده پول گیر را نیز معتاد می کند. مرتب باید امتیاز بدهد تا امتیاز بگیرد.
******************************************
چنین صنعتی هیچ راهی به توسعه ندارد. چرا که همه چیز در انحصار حاکمیت است. توسعه فقط بر بستر رقابت واقعی و منصفانه شکل می گیرد. هیچ تاجری از قماش این جماعت حاضر نیست سود 300- 400 درصدی را رها کند وبه فکر توسعه باشد. و برای همین هم هست که پتروشیمی ها در ایران پیشرفته تر نمی شوند بلکه تعدادشان بیشتر می شود. نتیجه این است که دولت هم با این افزایش تعدد کاملا موافقت می کند و بر سر آن چه هیاهوهای تبلیغاتی و پروپاگاندایی که راه نمی اندازد. به اسم میدان دادن به بخش خصوصی تا می تواند در هر دهات کوره ای یک مجتمع پتر وشیمی راه می اندازد اما تو همچنان هر روز باید لیوان یک بار مصرف را به قیمتی بیشتر از روز قبل بخری. و نفهمی که از کجا داری می خوری.
******************************************
و اما این غفلت زدگی عمومی در باب سود دهی عجیب پتروشیمی های ایران در کجا سَنَدیت موجه عوام فریبانه پیدا می کند؟ وقتی که رسانه ها با بمباران های خبری چنان گیجت می کنند که خیال می کنی جدی جدی علی آباد هم شهری است! پول پاشی پتروشیمی ها و دولت ها در راستای تبلیغات برای صنعت پتروشیمی چنان به دهان رسانه های کوچک و بزرگ مزه می کند که آنها هم به چرخه همان اعتیاد خجالت بار گرفتار می شوند و نتیجه این می شود که نه فقط روزنامه ها و خبرگزاری های بزرگ دولتی وخصوصی بلکه آژانس ها و پایگاه های خبری و حتی فضای مجازی گروهک های شبه رسانه ای نیز از آن منتفع می شوند.
******************************************
در فرصت های بعدی به دیگر ابعاد سود دهی بی حساب پتروشیمی های ایران و لشکر کشی های رسانه ای آنها خواهیم پرداخت.
فرزین سوادکوهی-روزنامه نگار حوزه انرژی / انتهای پیام
ارسال نظر