بحرانی ترسناک بیخ گوش مردم ایران
اقتصاد 100-مسکن، کابوسی دستنیافتنی برای بسیاری از ایرانیان شده است و پیچیدگیهای این بحران، زندگی میلیونها نفر را تحتالشعاع قرار داده است.
در دهههای گذشته، ایران شاهد طرحهای مختلف و متعددی در حوزه مسکن بوده است، از طرحهایی همچون «مسکن زمین شهری» در دهه ۷۰ تا پروژههایی چون «مسکن مهر» در دولت احمدینژاد، و از ایده «مسکن اجتماعی» در دوران روحانی تا وعدههای دولت سیزدهم برای ساخت ۱ میلیون واحد مسکونی در سال. اما با وجود این تلاشها و طرحهای گوناگون، مردم همچنان با مشکلات گستردهای در حوزه مسکن مواجه هستند و قیمتها همچنان روندی افزایشی دارند.
بحران مسکن؛ هزینههایی فراتر از توان خانوارها
در حالی که مسکن یکی از مهمترین نیازهای زندگی انسانهاست، در ایران سهم این بخش در زندگی مردم به طور فزایندهای افزایش یافته است. در بسیاری از کشورهای دنیا، حتی در کشورهای در حال توسعه، تأمین مسکن حداقلی برای خانوارها حل شده است، اما در ایران، سهم مسکن در هزینههای خانوار به طور غیرقابل تصوری افزایش یافته است. در حال حاضر، هزینه مسکن برای بسیاری از خانوارها بین ۴۰ تا ۶۰ درصد درآمدشان را به خود اختصاص میدهد. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته، این سهم به مراتب کمتر از ۱۵ درصد است.
سهم پایین مسکن در تسهیلات بانکی؛ تلاشی ناکافی برای رونق بازار
در حالی که بخش مسکن تقریباً نیمی از اقتصاد کشور را تشکیل میدهد، سهم این بخش از تسهیلات بانکی کمتر از ۵ درصد کل تسهیلات اعطایی است. آمارها حتی نشان میدهند که ۱۵ بانک اصلی کشور هیچ تسهیلاتی برای بخش مسکن پرداخت نکردهاند، در حالی که طبق قانون، باید حداقل ۲۰ درصد از تسهیلات به این بخش اختصاص یابد. این تناقض بزرگ نشاندهنده ناهماهنگیهای جدی در نظام تصمیمگیری اقتصادی کشور است.
چرا بانکها تسهیلات مسکن پرداخت نمیکنند؟
پرسش مهمی که در این میان مطرح میشود این است که آیا بانکها منابع لازم برای مشارکت در پروژههای مسکن دارند و آنها را پرداخت نمیکنند، یا اینکه این منابع به دلایل مختلف از جمله کسری بودجه توسط دولتها، صرف دیگر مصارف شده است؟ پاسخ احتمالی به این سوال این است که بانکها به دلایل متعددی از جمله تورم بالا و زیانهای انباشته، به جای تأمین منابع برای بخش مسکن، به بازارهای غیرمولد و سوداگرانه نظیر مسکن، ارز و طلا روی آوردهاند. این حرکت باعث شده تا بانکها به جای ایفای نقش حمایتی در تأمین مسکن، به سودآوری از بازارهای دلالی تمایل پیدا کنند.
تفاوت ایران با سایر کشورها: نقش نظام بانکی در مسکن
در کشورهای دیگر، سیستم بانکی نقش اساسی در تأمین منابع مالی برای خرید مسکن ایفا میکند و بخش عمدهای از هزینه خرید ملک از طریق تسهیلات بانکی تأمین میشود. در این کشورها، بانکها با اعطای وامهای بلندمدت، بازار مسکن را رونق میبخشند. اما در ایران، بانکها عملاً هیچ نقشی در این فرآیند ندارند و این مشکل، که به اختلال ساختاری در نظام اقتصادی کشور برمیگردد، مانع از ایجاد تعادل در بازار مسکن میشود و این ناکارآمدی مستقیماً زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.
نتیجهگیری: نیاز به اصلاحات جدی در سیاستهای مسکن
واقعیت این است که بحران مسکن در ایران تنها با وعدهها و طرحهای مقطعی حل نمیشود. برای مقابله با این بحران، نیاز به یک بازنگری اساسی در سیاستهای مسکن و بهویژه در نحوه تأمین منابع مالی برای این بخش داریم. اصلاحات در سیستم بانکی و تخصیص تسهیلات بیشتر به مسکن، میتواند راهحلی برای کاهش هزینههای سرسامآور مسکن و دسترسی آسانتر مردم به خانههای مناسب باشد. در غیر این صورت، وضعیت کنونی ادامه خواهد یافت و بخش عظیمی از درآمد خانوارها صرف هزینههای مسکن خواهد شد که این وضعیت نه تنها به نفع مردم نیست، بلکه به آسیبهای اجتماعی و اقتصادی گستردهتری منتهی خواهد شد.
ارسال نظر