مدیریت هایی که کشور را در بحران نگه می دارد؛
معنی "نعمت گاز" را هم فهمیدیم
اقتصاد 100- کمبود سوخت به پدیده بدی مبدل شده.روزی نیست که نیروگاه داران و پتروشیمی ها و صنایع با اهالی رسانه تماسی نگیرند و تقاضای حمایت از این خواسته که "گاز این واحدها را قطع نکنید" نداشته باشند.و این در حالیست که از دست رسانه ها هیچ کاری بر نمی آید.
تفکر از پایه خطای شیفت کردن مصرف همگانی روی گاز طی سال های گذشته توسط دولت ها، اینک کار را به جایی رسانده که در هر نقطه دور افتاده ای از کشور تمنای دریافت گاز مشاهده می شود و مگر ساختاری که عمری هیاهوهای بسیار پرخرج تبلیغاتی بپا می کرد که خود را دلسوز وخادم مردم نشان بدهد و بگوید دوردست ترین روستاهای کشور را هم به نعمت گاز(درست با اصرار روی همین عبارت) بهره مند کرده حالا می تواند آنها را از مصرف آن منع کند؟
نهادهای حاکمیتی اما اینک دارند همین کار را می کنند.سال ها و سال ها به سراسر کشور لوله کشیدند که به همه گاز برسانند ولی حالا که کفگیر به ته دیگ خورده دارند همه را تشویق می کنند که کمتر گاز مصرف کنند و این البته درحالیست که برای پرکردن این خلا هیچ چیزی در دست ندارند و باز از رسانه ها می خواهند که مردم مصرف کننده را به مصرف کمتر این "نعمت" ترغیب کنند.
با این حال این سیاست همواره شکست خورده کماکان درس عبرتی برای متولیان امر نیست و مرغ وزارت نفت و نیرو و صنعت یکپا دارد.هنوز هم که هنوز است تلاش می شود برای هر اقدام توسعه ای کوچکی شانتاژ و موج تبلیغاتی راه بیاندازند حتی به قیمت اینکه گره ناترازی تولید و مصرف انرژی در کشور کورتر شود.
آقای مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران می گوید "از 20 روز گذشته تاکنون میزان مصرف بخش خانگی و تجاری 1.5برابر افزایش یافته است. طبیعتا این میزان کسری باید از جای دیگری جبران شود چراکه تولید دیگری وجود ندارد لذا باید با اعمال محدودیت راهی برای تامین سوخت کشور لحاظ کرد."
این جای دیگر کجاست؟ اول صنایع و نیروگاه ها و بعد هم خانه های مردم. واین قصه تا کجا ادامه دارد؟ طبق گفته کارشناسان تا افق 1420. چون مشکل کسری و تراز منفی گاز ادامه خواهد یافت. ببینید سیاست های مدیریتی حوزه انرژی به کجا ختم شده که آقای محمدرضا جولایی می گوید:" میزان اعمال محدودیت گازی صنایع و نیروگاه ها بستگی به افزایش مصرف خانگی و تجاری دارد."
وی با بیان اینکه این احتمال وجود دارد که مصرف سوخت مایع نیروگاهها افزایش یابد می گوید "اینکه چقدر مازوت در نیروگاهها مصرف شود را شرکت گاز تعیین نمیکند، بلکه وزارت نیرو بر حسب نیاز خود به برق مشخص می کند."
بعد وزارت نیرو چه می گوید؟تنها به همین قناعت می کند که اعلام کند" در 8 سال گذشته نیروگاه های تهران مازوت مصرف نکرده اند و هرچه آلودگی هم در شهر می بینید مربوط به ناوگان حمل و نقل است."
مجلسی ها هم توپ را در نهایت در زمین مردم می اندازند و می گویند اگر وضع مصرف به همین منوال پیش برود ارسال گاز به خانه های مردم هم دچارمحدودیت خواهد شد.در برق و آب هم قضیه همینطور است.یعنی از این پس نعمت بی نعمت!
این نمونه ای از مدیرت حوزه انرژی در کشور ماست.هیچکس مشکل را به گردن نمی گیرد.مشکل،مشکل مردم است که روزگاری برایشان از نعمت گاز و نعمت آب و نعمت برق داد سخن می دادیم.مردم معنی نعمت را هم فهمیده اند.اکنون وقت آنست که مفهوم نقمت را هم دریابند!
انتهای پیام
ارسال نظر