طنز اقتصادی:
چه نوشابه ای برای هم باز کردند نفتی ها!
اقتصاد100- آقا از شما چه پنهان ما تازه صبح جمعه بود که فهمیدیم نفتی ها طی برنامه ای تحت عنوان "هم اندیشی مدیران ارشد صنعت نفت" دور هم جمع شدند وهمچنان که با هم خوش و بش می کردند کلی هم برای همدیگر نوشابه باز کردند و به هم تقدیر نامه دادند و یکدیگر را مدیر نمونه نامیدند وبه هم دلداری دادند و جناب وزیر هم دستاوردهای درخشان تیم نفتی یکسال اخیرش را درخشان ارزیابی کرد و با اشاره به تحریم ها و تنگناها گفت: از همه معاونان، مدیران و کارکنان صنعت نفت بابت تلاش خستگیناپذیر آنها در 16 ماهه اخیر متشکرم!
دلداری هایی که آقای وزیر به همکارانش داد هم شبیه دلداری های آن یارو بود که به عیالش می گفت: مهم نیست که قشنگ نیستی، قشنگ اینه که مهم نیستی!
آقای وزیر در این جلسه گفت: "دشمن همواره تلاش میکند کمر اقتصاد دولت ایران را بشکند!" که البته ما هم حرف ایشان را تائید می کنیم که این اقتصاد گردن کلفت و پرقدرت ما آنقدر قوی شده که دشمن همواره کار وزندگی اش را وِل می کند که حال اقتصاد ما را بگیرد!
آقای وزیر در ضمن گفت: "حتی در زمانی که ترامپ صنعت نفت ایران را تحریم کرد تعدادی از شرکتهای اروپایی با ایران همکاری میکردند، اما اکنون با شدیدترین و سختترین تحریمها روبهرو هستیم ." در این یکی مورد ما هرچقدر فکر کردیم یادمان نیامد که در زمان جناب ترامپ کدام شرکت نفتی اروپایی با ما کار می کرده.ولی خب لابد ایشان یک چیزی می داند که می گوید و همینطوری کشکی که صحبت نمی کند!
برادر اوجی همچنین فرمود: "در صادرات گاز شاهد افزایش 15 درصدی بودیم." ما با خودمان گفتیم آهان پس بگو چرا اینقدر گاز کم داریم که مجبوریم گاز وارد کنیم!
ایشان در عین حال یک کشف بزرگ دیگری هم داشت که آن را با حضار مطرح کرد و با اشاره به ذخایر 100میلیارد بشکهای قابل برداشت روسیه و تولید روزانه بیش از 8 میلیون بشکهای این کشور گفت:" با توجه به منابع نفتی کشور ما هم بهراحتی میتوانیم با سرمایهگذاری لازم حداقل 5میلیون بشکه بهصورت صیانتی تولید داشته باشیم."
استدلال را حال کردید؟ راستش بنظر می رسد فانتزی های آقای اوجی شبیه یکی از فانتزیهای ماست.آخر یکی از فانتزی های ما این است که در حال رانندگی با عوض شدن آهنگ تغییر سرعت بدهیم ولی حیف که با پراید نمی شود امتحانش کرد!
راستی آقای وزیر در ضمن یادش افتاد بگوید که" تا به امروز بیش از 20میلیارد دلار قرارداد و 80میلیارد دلار تفاهمنامه با شرکتهای داخلی و خارجی سرمایهگذار و بانکها امضا کرده ایم." هرچند که معاونش جناب هوشنگ فلاحتیان چندی قبل یک چیز دیگر گفته بود با این مضمون که 8 قراردادبه ارزش 9.3 میلیارد دلار و همچنین 70 میلیارد دلار هم تفاهم نامه امضا کرده ایم."ناموسا ما قبول داریم که عدد 9.3 خیلی نزدیک به 20 میلیارد دلار و 80 میلیارد دلار هم خیلی به 70 میلیارد دلار نزدیک و شبیه است. 10 میلیارد دلار اختلاف که رقمی نیست!
داستان دستاوردهای نفتی ما هم شبیه شلوار گرمکن مان است که چهارده سال است داریمش و می پوشیمش! البته این اواخر دیگر گرم نمی کند.یک نسیم خنکی تویش می پیچد که نگو!
یکی از نتایج مطلوب این که مدیران ارشد نفت در این هم اندیشی همه با هم اندیشیدند این بود که آقای وزیر اعلام کرد:"طی هشت سال آینده برای تکمیل پروژهها به ۲۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است."
خدا وکیلی از این وزیر نفتی که این روزها داریم آنقدر خوش به حالمان شده که یاد شامپویی افتادیم که به تازگی خریده بودیم و پشتش را خواندیم دیدیم اینقدر انواع ویتامین ها را نوشته که حیفمان آمد بزنیم بسرمان، تصمیم گرفتیم روزی یک قاشق از آن بخوریم!
ضمنا گفته های آقای سالاری معاون وزیر نفت هم خیلی باحال و امیدوار کننده بود که فرمود:" در شرایط کنونی توجه همه پالایشی ها باید به سوخترسانی و استمرار تولید و جلوگیری از توقف ناخواسته تولید باشد تا بتوانیم مصرف جهش یافته را در این دوران گذار پشتسر بگذاریم."
ما هم در این دوران گذار، ایکی ثانیه فهمیدیم که همه تقصیرهای کاهش تولید و نبود بنزین سوپر و تولید بنزین پتروشیمی تقصیر مصرف کنندگان است.یعنی پالایش و پخش است که از مردم طلبکار است و نه برعکس!
این گفته های گهر بار ایشان واقعا عین یک هدیه است که به مردم می دهند.یعنی مثل هدیه تولد ماست که باباجانمان به ما داد.غریبه که نیستید شب تولدمان، کادو باباجان را که باز کردیم دیدیم نوشته :اون 80 هزار تومنی که سه ماه پیش گرفته بودی رو دیگه نمی خواد بدی!
تازه این که چیزی نیست.آقای شجاعالدین بازرگانی، معاون وزیر نفت در امور حقوقی و مجلس هم در این دورهمی فرمود:" طی 16 ماه اخیر بین وزرات نفت و نمایندگان مجلس حدود 14 هزار نامه و مکاتبه انجام شده که از نظر کمی نسبت به دولتهای گذشته افزایشی قابلتوجه را نشان میدهد."
فکرش را بکنید؛طی 16 ماه 14 هزار نامه نوشته اند یعنی ماهی حدودا هشتصد و شصت هفتاد نامه ،که خب نسبت به دولت قبل کم الکی نیست ها؟!
خلاصه با این دست فرمانی که مدیران ارشد نفتی کشور دارند می روند ما ممکن است که به خیلی جاها برسیم که در نگاه اول امکان دارد به آنها خرده بگیریم که دارند راه را اشتباه می روند.اما اینطور نیست. خب هر انسانی ممکن است اشتباه کند.همین باباجان ما که نخبه دوران است و در دولت خرش خیلی می رود یکبار بلیت گرفت ما را ببرد بروجرد دیدیم بلیت را اشتباه گرفته برای بجنورد. پیاده که شدیم دیدم آمدیم بیجار. آخر سر مجبور شدیم پیاده برگردیم بیرجند!
حقیقتش را بخواهید همچنان که قبلا گفتیم ما از داشتن این وزیر نفت به خودمان می بالیم. شما که غریبه نیستید.عین داستان ما شده. چند وقت پیش ﻫﻤﮑﺎﺭ ﺑﺎﺑﺎجانمان آمده بود خانه مان و ما را به انگشت نشان داد و به باباجانمان گفت ﻣﺎﺷﺎﻟﻠﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ .ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﺸﻪ ؟ﺑﺎﺑﺎ جانمان هم نه گذاشت و نه برداشت گفت: ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺩﺍﺭﯾﻤﺶ!
ارسال نظر