سه مانع توسعه
حرکت در مسیر توسعه، به عنوان مصداق اتم کارآمدی در عصر حاضر، سه مانع اصلی دارد: ندانستن، نخواستن، نتوانستن.
گاهی کارگزاران نمیدانند چه باید بکنند. البته امروزه با انباشت تجربه جهانی، انتشار انبوه اطلاعات و فراوانی متخصصان، نادان ماندن در این حوزه سختتر از دانا شدن است.
از سوی دیگر، عجماوغلو و رابینسون در کتاب «چرا ملتها شکست میخوردند» توضیح دادهاند که در موارد بسیاری، کارگزاران و حلقه وابستگانشان میدانند چه باید بکنند، اما نمیخواهند انجامش دهند؛ چون تن دادن به آنچه میدانند منافعشان را به مخاطره میاندازد.
با این حال، مواردی نیز وجود دارد که کارگزاران هم میدانند چه باید بکنند و هم میخواهند آن را انجام دهند، اما نمیتوانند؛ چون لوازم اجرایی کردن تصمیماتشان را فراهم نکردهاند.
ایده کارآمدی جزیرهای نیز حتی اگر مورد پذیرش سیاستگذار قرار گیرد، در این مرحله به بنبست میخورد.در غیاب لوازم کارآمدی، هر نوع تمرکز بر رفع چند مشکل یا پیشبرد چند پروژه دهانپرکن، جز سرازیر کردن دستودلبازانه و نامتوازن منابع کمیاب در مسیر حیف و میل و فراهم کردن بستری برای انواع مفاسد، از رانت گرفته تا رشوه و اختلاس نیست.
پاسخ اجمالی: همانچیزهایی که درودیان و شاکری گمان میکنند با کارآمدی جزیرهای میتوان از اهمیت آنها کاست یا مطالبه آنها را به تأخیر انداخت.
روزنامه نگار و کارشناس حقوق
ارسال نظر