کارتیه یا کارتیر؟ حقایقی که خانم های لاکچری باید بدانند
طلا و جواهر اقتصاد 100: لویی کارتیه یک مدیر آگاه، دوراندیش و مبتکر بود. مدیری که توانسته بود در عرض ده دوازده سال یکی از سازندگان استثنایی اشیاء لوکس و جواهرات زینتی و همچنین سازندهء منحصربهفرد جواهرات مخصوص امپراتریس فرانسه،«اوژنی» شود و نـظر ثـروتمندان و درباریان و اریستوکراتهای مد پرست فرانسه را به خود جلب کند.
برند کارتیه از کجا شروع کرد؟
زمانی که لویی کارتیه (۱۹۰۴-۱۸۱۹) جواهرفروشی کوچک خود را افتتاح کرد، هیچ تصوّری از آیندهء باشکوهی که انـتظارش را مـیکشید نداشت. امّا پنجاه سال بعد که مغازهء کوچکش به یک مؤسسه بزرگ تبدیل شده بود، کارتیه نه فقط در اروپا، که در سراسر دنیا شهرت داشت. البته این شهرت یکشبه به دست نیامده بود.
لویی کارتیه یک مدیر آگاه، دوراندیش و مبتکر بود. مدیری که توانسته بود در عرض ده دوازده سال یکی از سازندگان استثنایی اشیاء لوکس و جواهرات زینتی و همچنین سازندهء منحصربهفرد جواهرات مخصوص امپراتریس فرانسه،«اوژنی» شود و نـظر ثـروتمندان و درباریان و اریستوکراتهای مد پرست فرانسه را به خود جلب کند.
چنانکه او بین سالهای ۱۹۰۴ تا ۱۹۳۹ پانزده نامه فقط از خانوادههای سلطنتی دریافت کرد. آنها از وی میخواستند تا جواهرساز خصوصی آنان شود. و این امتیازی مـنحصربهفرد بـود که تا آن زمان تنها نصیب او شده بود و هنوز هم برای کس دیگری تکرار نشده است.
کارتیه شاهکارهایی از هنر و زیبایی
بعد از لویی کارتیه، پسرش آلفرد (۱۹۲۵-۱۸۴۱) مالک کلکسیون افسانهیی او شد. آلفرد کـه مـآلاندیشی را از پدرشس به ارث برده بود، سعی کرد نام کارتیه را در آن سوی مرزهای فرانسه هرچه بیشتر به شهرت برساند. این شد که جواهرات کارتیه، با قیمتهایی سرسامآور بیش از پیـش تـوجه خـریداران ثروتمند جهان را به خود جـلب کـرد.
نسل سوم خانواده کارتیه
تـا اینکه نوبت به نسل سوم خانواده رسید و آنگاه سه پسر آلفرد، لویی (۱۹۲۲-۱۸۷۴)، پییر (۱۹۶۳-۱۸۷۸) و ژاک (۱۹۴۲-۱۸۸۴) مؤسسه را که در این زمان به اوج شهرت رسیده بـود، بـه یـک امپراطوری واقعی طلاسازی اروپا تبدیل کردند.
آنها با خـلاقیتهای خـود، در کنار موقعیتهای اقتصادی، به موفقیتهای هنری نیز دست یافتند و در ابداع شکل و طراحیهای شگفتانگیز جواهرات، شاهکارهایی از زیبایی و هنر در حدّ تـابلوها و مـجسمههای مـوزهء لوور پدید آوردند.
برند کارتیه از آغاز تا به امروز
با تغییر و تحولات قرن جدید، بسیاری از اروپائیان که از غـارت مستعمرات خود، به ثروتهای عظیمی دست یافته بودند، در یک رقابت دیوانهوار، سعی کردند نوع و روش زندگی اریستوکراتهای سابق فرانسه را تقلید کنند و بدینگونه نقش اساسی و مهمّی در تجلّی دورهء تجملگرایی بازی کردند.
در این راستا، صـاحبان صـنعت، بانکداران بین المللی، بازرگانان و سرمایهداران اشکال ظاهری تجمل را که شایسته میدیدند به انحصار خود درآوردند.
انحصار طلبی در معادن الماس
یکی از این انحصارطلبی ها، معادن بیپایان الماس بود کـه در آفـریقای جـنوبی کشف شده بود و این کشف بزرگ، به کار و ثروت و شهرت کارتیه، رونقی صد چندان داد. نخستین جواهر کارتیه که «لویی» پدربزرگ کارتیهها طراحی و تولید کرد، بین سالهای ۱۸۵۰ و ۱۸۵۵ به وجود آمدند.
برند طلا و جواهرات کارتیه
آن زمان گذاشتن علامت یا امضاء جز بر روی زیورآلات بسیار بزرگ و منحصربهفرد هنوز رایـج نبود. در نـتیجه چیز چندان شاخصی از کارهای آن دوران کارتیه در دست نیست. امّا از سال ۱۸۵۰ تا سال ۱۸۸۰ حاشیهها و تنوع پایانناپذیر آن بـسیار مرسوم شد.
حاشیههای سادهء مطّلا و گاهی مزین به خاتمکاری، نگین و میناکاری بسیار سـاده، کـه مـوجب شد تا مؤسسه کارتیه، آرم و علامت خود را روی آنها بگذارد و در مدتی بسیار کوتاه، شهرتی بـسیار وسـیع و افسانهیی به دست آورد.
از آن زمان تاکنون، حرکت کارتیه در سربالایی شهرت و اعتبار، همچنان ادامـه دارد، تـا جایی که امروزه ثروتمندان جهان به داشتن یک قطعه از جواهرات کارتیه فخر و مباهات میکنند و بـالاتر ازآن اینکه وقـتی برند کارتیه روی یک تکه جواهر باشد، قیمت آن را به چندین برابر ارزش واقعی آن طلا و جواهری که در آن به کار رفته است میرساند.
طرح های گلها و پرندگان، بر روی جواهرات فاخر!
در سال ۱۸۷۰ اشکالی با انگیزههای خاص بر طرحهای جـواهر حـاکم شدند. حیوانات، گلها و هرچیزی که یادآور طبیعت باشد. نـظیر اسب، به دلیل عـلاقه خـاص انگلیسی ها به این حیوان و همینطور سوارکاری، اینگونه جواهرات به نام جواهرات انگلیسی مشهور شـدند. و اشکال خزندگان مثل مار، سـمندر، لاک پشت و حشرات مـختلف مـانند زنـبور و سنجاقک که انواع دیگر الهام از طبیعت بودند.
در حدود سـالهای ۱۸۹۰ زنان ثروتمند به کلاههای خود، سنجاقهایی به شکل سر مار میزدند، کـه در دهـان گشودهء آنها مرواریدی قـرار داشت. در این بین پرندگان نـیز جای خود را داشتند. پرندگان بـهشتی، مـرغ عشق، لکلک، جغد یک جفت قمری بر روی یک شاخه یا یک بال پرستو که همگی نشانگر ارزش سمبولیک خاصی بودند.
گـلها و پرندگان به خـاطر المـاسهای کوچکی که در آنها تعبیه میشد به سبکی طبیعی ارائه میشدند و به همین دلیل این زیورآلات عنوان «جواهر فاخر – Fine Jewellery» را به دست آوردند.
این درست زمانی بود که لویی اولین قدمهای هـنر و خلاقیت را در کار جواهرسازی برمیداشت و به سـوی افسانهیی شدن حرکت میکرد.
برای این منظور فروشگاه کارتیه، واقع در خیابان لامه، مکانی بسیار مـناسب بـود. لویی در آنجا مانند یک فرمانروا حکم میراند و از افـرادی نـظیر گراند دوشس و لادیمیر، آقا خان مـحلاتی و ملکه اسپانیا پذیرایی میکرد.
برند کارتیه همیشه همراه مدهای روز
دربار انگلیس، اریستوکراسی فرانسه و طبقات مرفه آمریکا به این زیورآلات کـه در قرون اخیر چنین با ارزش شده بودند علاقه شدیدی نشان میدادند و در بالماسکهها و مهمانی های شکار نیویورک، پاریس، سنپطرزبورگ، لندن و ونیز از این جواهرات فاخر استفاده میکردند.
در سال ۱۸۹۵ جواهرات ظریفی که به سبک حاشیهدار ساخته میشدند، در سراسر جهان دوباره مـشهور شدند. بازگشت تجملگرایی قرن هجدهم به میان اشراف، سبب گردید که یک بار دیگر از تاج پادشاهان (کارتیه هر هفته یک تاج میساخت) و گرفته تا قلاده سگها و … کارهایی ابتکاری، پر زرق و برق و خیرهکننده صورت گیرد.
هنگامی هم که لباسهای سادهتر مد شد، باز برند کارتیه، شروع به ابداع و طراحی جواهراتی کرد که با آن لباسها تناسب داشـته باشد.
در یک کلام، مد و مدپرستی در هر دوره و عصری به هرصورتی که درآمده طراحان مؤسسه کارتیه خود را با آن تطبیق دادهاند و اشیاء زینتی جدیدی ساختهاند که زنهای دنیا نتوانستهاند از آنها صرفنظر کنند!
هنر اسلامی در زیورآلات کارتیه
اکثر جواهرات ساخت کارتیه به خاطر نقشها و طرحهایی که در کمال امانت حفظ شدهاند،به دست ما رسیده است.و این نکته قابلتوجه است که کارتیه همیشه جوابگوی هـر نـوع سلیقهیی بوده است،بدون اینکه به جایگاه خاص کارهایش از نظر کمال و زیباشناسی لطمهیی بزند.
در اینباره میتوان به نقش لویی، بنیانگذار کارتیه، در گسترش روش هنر تزیینی اشاره کرد که هنوز هم در نـزد نـوادگانش ادامه دارد. در نـظر آنها مرزها نمیتوانند سدّی در برابر هنر باشند بلکه همیشه درهای ذهن آنها بر روی تمامی تأثیرات دنـیا باز است.
لویی کارتیه حتّی به عنوان یک کلکسیونر هنر اسـلامی، از طـریق هـنر مغول هندی تغذیه و تقویت شده است.
چنانکه نقاشی کوبیک هم بر روی اشکال هندسی جواهرات کارتیه تأثیر گذاشته و اشـیاء میناکاری یـونانی فـابرژه نـیز با تمام جزییات خود مورد مطالعه آنها قرار گرفته است، بنابراین یک هنرمند زمانی مـوفق است که از تمامی جریانات هنری ترکیبی ریشهیی خلق کند و این امر را لویی کارتیه با سبک ویژهء خـود در هنر طراحی جواهرات نشان داد.
بدین صورت او ثابت کرد که جواهرات میتوانند هم یک وسیله تزیینی و زیبا باشند و هم یک شیئی هنری! این اصل باعث به وجود آمدن بسیاری از اشیاء مورد استفاده روزمره در کار جواهرسازی شده است: مثلا جاسیگاری و فندک و… برای افراد سیگاری، کیف و آینه کوچک برای زنان و…
هرچند استفاده از این اشیاء کماهمیت است، اما باز در مؤسسه کارتیه از گرانبهاترین سنگها و فلزات و با بهترین جنس مینا سـاخته مـیشوند.
طراحی های کارتیه، گلهایی که پژمرده نمیشوند!
مشکل بتوان گفت که کارتیه چه کار نکرده است؟ کارتیه موفق شده است با آونگها و ساعتهایش به بلندترین قلهها صعود کند. در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۳۹، «پاندول های اسرارآمیز» برای کارتیه همان نـقشی را بـازی کردند که تخم مرغ های عید پاک با آنهمه سنگها و جواهرات قیمتی برای مزون فابرژه بازی کرده است.
کلکسیون اشیاء مذهبی کارتیه، که از الماس و زمرد و زبرجد و سایر سنگهای قیمتی و جواهرات کـمنظیر سـاخته شده، امروزه دیگر به اشیایی کلاسیک تبدیل شدهاند. این اشیاء مذهبی غالبا در زمینههای غیر مذهبی خلق شدهاند امّا همهء آنها از ثبات و زیبایی تکاندهندهیی برخوردارند.
این زمینهها عبارتند از: گلدانها، زنـگهای کـوچک رومـیزی، گوشوارهها، شانههای کوچک، قابهای عـکس، جـاسیگاری، دوربـینهای کوچک مخصوص تئاتر و اپرا، جعبههای لوازم آرایش، دستههای قلم و زیرسیگاریها و … به محض اینکه کارتیه از طبیعت زیبا الهام میگیرد، شئی خلق شده توسط طـراحانش، دیـگر هـیچ زمان بر گردش فصلها و گذشت زمان گردن نمینهد و هـرگز کهنه نمیشود.
حدود سالهای ۱۹۲۰ آتلیه کارتیه گلها و گیاهانی خلق کرد که میتوان گفت جاودانهاند. مطلوبترین آنها عبارتند از: ماگنولیا، زنـبق، سـنبل، لاله و سوسن و حالا شما میتوانید در نظر خود یک گل سوسن را مجسّم کنید، با گلبرگ صورتی از جنس اوپال با برگی از جنس سنگ ککب (نوعی سنگ چینی) و ساقهیی از فلز اکسید شـده در گـلدانی از عـقیق، با زوایایی طلایی و پیچهای الماس…
و بدانید که این گل و سایر گـلهای سـاخت کارتیه، نه تنها هرگز پژمرده نمیشوند، بلکه روزبهروز تازگی و طراوت و قیمتشان بالاتر هم میرود.
یادگارهایی از برند کارتیه برای تاریخ …
مدها تغییر میکنند امّا ابداعات کارتیه فناناپذیرند. خوشبختانه کلکسیونرهایی وجود دارند کـه گـذشته از مـسایل مادی، توجه خود را به آنچه ارزش هنری دارد و در نتیجه از ارزش جاودانی برخوردار است، معطوف میدارند.
ایـنها هـستند کـه آثار پرارزش هنری همچون فرآوردهای کارتیه را در طول تاریخ نگاه میدارند و صدها سال بعد، به دسـت افـراد و انسانهای آن زمان میرسانند.
آیا موزههایی که امروزه اشیاء زینتی و ساخته شده از جواهرات را حـفظ کـردهاند و نـشانی از ذوق و هنر و زیبایی دوستی صدها و هزارها سال پیش را در معرض دید مردم امروز قرار میدهند، آثـار خـود را از همین راه ها به دست نیاوردهاند؟
و آیا در آن دورههای بسیار دور گذشته، هنرمندان خلاّق و مبتکری چون کارتیه، دسـت بـه طـراحی و ابداع نزده و نام و هنر خود را در طول تاریخ، همراه با احترام و اعتبار حفظ نکردهاند.
البته کسی کاری به قیمتهای سرسامآور اینگونه آثار و ساختههای زینتی ندارد. آنچه مهم است که مـیتواند بـه نسلهای آینده نشان دهد که در دوران ما، ذوق و سلیقه چه جایگاهی داشته و موجب خلق و ابداع چگونه آثـاری شـده اسـت و این درست همان چیزی است که امروزه در موزههای ملی کشورها از پادشاهان و حکام و ثـروتمندان آن زمانها باقی مانده است.
ارسال نظر