خداحافظی مهران مدیری پس از حواشی چک ۳۰ میلیاردی
مهران مدیری امروز نامهای در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده و از مردم، همکاران و افرادی که عامل ایجاد حواشی اخیر بودهاند گلایه کرده است.
مهران مدیری در نامه ای که به تاریخ 3 نیمهشب جمعه 6 آبان در صفحه اینستاگرامش نوشته شده، اعلام کرده که هدفش از نگارش این نامه دفاعیه نیست و یک دلنوشته است.
مهران مدیری نامهاش را اینطور شروع کرده است: «این نوشته دفاعیه نیست. دلنوشته است، دلنوشتهای غمگین و سرشار از حیرت. می نویسم برای مردمی که بیش از سی سال برایشان شاید مهمترین و قطعا پربیننده ترین سریال های طنز تلخ این کشور را ساختهام. لذتش را بردهام، رنجش را هم کشیدهام. اما در حیرتم از این میزان کینه و دشمنی. از این همه سناریوهای حیرتانگیز که نه از مردم، که از آدمهایی که نمیشناسم، تا بهحال ندیدمشان و حتی صدایشان را نشنیدهام، بیرون میزند.»
مدیری در ادامه نوشته: «چه اتفاقی دارد میافتد؟ نمیدانم… این موجودات شریف کجا هستند؟ کجا زندگی میکنند؟ نمیدانم… شغلشان چیست؟ نویسندهاند؟ منتقدند؟ سیاسیاند؟ نمیدانم… فقط میپرسم شما شبها راحت میخوابید؟ شما بعد از 120 سال راحت میمیرید؟ فرزندانتان که بزرگتر شدند، برایشان از حقیقت میگویید؟»
او در بخشی از این نامه توضیح داده: «از شایعه کثیف چک 30 میلیاردی شروع شد که طبیعی است هر فیلمنامهای نیاز به آغاز دارد. با شایعه کثیف سفر 6 روزه من به دبی ادامه پیدا کرد که من این 6 روز در وین بودم، و این فیلمنامه با یک پایان شگفتانگیز تعقیب و گریز و عملیات بر روی قایقهای تندرو خاتمه یافت. چه اتفاقی دارد میافتد؟ آن پشت چه خبر است؟ اگر از من متنفرید، به هر دلیلی که باشد، قابل احترام است. چرا که از اندیشهتان سرچشمه میگیرد اما این میزان از ناجوانمردی در هیچ لغتنامهای معنا نشده…
مدیری به سکوت افرادی که او را میشناسند اشاره کرده و نوشته: «اما چیزی که غمگینترم میکند، سکوت است. سکوت کسانی که اینهمه سال است مرا میشناسند… و هیچکس حرفی نزد. در این چندین روزی که مانند 10 سال گذشت، فقط خانواده و عزیزان، انبوهی از فنپیجهای دوستداشتنی، چند نفر از دوستان با معرفت و مردمی که در کوچه و خیابان هنوز اظهار لطف میکنند و دست تکان میدهند و با همه اندوه این روزها هنوز نگاهشان مهربان است، مرا به زندگی امیدوار نگه داشتند.»
انتهای پیام/
و نامهاش را اینطور به پایان رسانده: «شاید بگویید در این روزهای کشور، از خود حرف زدن، خودخواهی است. بله این درست است اما همه این حرفها از سر خستگی و دلشکستگی بود. بعد از این باز هم بنویسید، باز هم بنویسید، باز هم بنویسید… قلمتان روی چشم. دیروز دوستی از من پرسید، خستهای؟ گفتم بله. گفت از مردم؟ گفتم هرگز. گفت از کی؟ گفتم از خودم. من از مهران مدیری بودن خستهام… خدانگهدار.»
ارسال نظر