بیوگرافی میترا رفیع از کنکور تا بازیگری و همسرش
میترا رفیع متولد ۱۲ آذر ۱۳۷۳ در تهران بازیگر سینما و تلویزیون است.
فارغ التحصیل لیسانس و فوق لیسانس بازیگری از دانشگاه هنر تهران می باشد که از تئاتر فعالیت خود را شروع کرد و سال ۱۳۹۶ جلوی دوربین رفت و با سریال گیلدخت به شهرت رسید
از کانون تا تئاتر
از سال ۱۳۷۹ وقتی ۶ ساله بود با تشویق خانواده برای فعالیت های هنری وارد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد و از همانجا در این حرفه پرورش یافت
او خیلی زود در سال ۱۳۸۵ وقتی تنها ۱۲ سال داشت با کسب جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره تئاتر تک نفر نیاوران، استعداد خود را نشان داد
از فجر تا افتخارات تئاتری
سال ۱۳۸۷ در ۱۴ سالگی با نمایشی به نام «نقطه چین ها» به کارگردانی امیرحسین شفیعی اولین تجربه بازیگری خود در جشنواره فجر را بدست آورد
او افتخارات خود را در سال ۱۳۹۱ با جایزه بهترین بازیگر زن تئاتر دانشگاهی و جایز بهترین بازیگر و کارگردان زن جشنواره مونولوگ دانشگاه هنر سال ۱۳۹۲ تکمیل کرد
تجربه کارگردانی
خانم بازیگر کارگردانی دو نمایش «یه جوری مثلِ …» و «از این تاریکی» را نیز تا کنون تجربه کرد است که نمایش «یک جوری مثلِ …» برای جشنواره پاکستان نیز دعوت شده بود
بیوگرافی میترا رفیع بازیگر
جلوی دوربین
بصورت حرفه ای بازیگری در سینما را از سال ۱۳۹۶ با فیلم «کلمبوس» در کنار بازیگرانی چون فرهاد اصلانی، هانیه توسلی و مجید صالحی شروع کرد
سپس یکسال بعد در فیلم کوتاه «LADY» و سینمایی «من می ترسم» به کارگردانی نفیسه زارع نیز حضور موفقی داشت
در قاب تلویزیون
بازیگری در قاب تلویزیون را اولین بار در زمستان سال ۱۳۹۸ با سریال از سرنوشت شروع کرد که در این مجموعه بازیگرانی چون پوریا پورسرخ و لیلا بلوکات حضور داشتند
درخشش با بی همگان
در سال ۱۴۰۱ هم با سریال بی همگان و در نقش الناز یوسفیان کنار چهره هایی چون مهدی سلطانی و نسرین بابایی به تلویزیون بازگشت و بسیار خوش درخشید
درباره علت قبول این نقش می گوید؛ برای من واکاوی این کاراکتر و بررسی خواستگاه اجتماعی و عاطفی اش جذاب بود
شهرت با سریال گیلدخت
شهرت خانم رفیع از آبان ۱۴۰۱ با پخش سریال گیلدخت از شبکه یک شروع کرد که در نقش گلناز تجربه موفقی را کنار محمود پاک نیت و سعید راد بدست آورد
هر نقش، تکه ای از وجودم
هر نقشی که با آن مواجه می شوم از زمان تولید اثر، تکّه ای از جانم می شود
چه بگویم از لحظاتی که با (الناز یوسفیان) گذراندم؟ هربار که گریست با او گریستم و قلبم شکست، هربار که امیدوار شد، قلبم روشن شد از نور امید
بله حقیقت این است که من با نقشم می خندم، می گریم، اعتماد می کنم، گریزان می شوم، می مانم و ادامه می دهم تا لحظه ی پایان
ازدواج
میترا رفیع هنوز ازدواج نکرده و مجرد می باشد
از کتاب خواندن تا نقاشی
اوقات فراغتم صرف نقاشی، دیدن فیلم، کتابخوانی و نوشتن می شود، نوشته هایم گاهی اثر کوتاه داستانی است و گاهی شعر و گاهی یادداشت های روزانه …
رتبه ها در کنکور
در کنکور کارشناسی با رتبه ۱۶ و در کارشناسی ارشد با رتبه ۴ وارد دانشگاه سراسری تهران و دانشکده سینما و تئاتر شدم و در رشته مورد علاقم تحصیل کردم
چرا که به تصمیم درست و عملکرد درست در لحظه حال معتقد هستم
تنظیمات ذهنم !
در زندگی عادی تنظیمات ذهنم به گونه ای است که نظر دیگران را می شنوم، اما مسیرم را براساس جهان بینی، مرزهای اخلاقی، اهداف و عواطف شخصی ام پیش می برم
ولی نسبت به محبت، تشویق و توجه مخاطب همیشه شنوا و سپاسگزارم و اگر نتوانم به تک تک پیامها و ابراز محبت ها پاسخ بدهم غمگین می شوم
رسیدن به حال خوب
گاهی به مادرم می گویم مرا در آغوش بگیرد (روح تمام مادران و پدران آسمانی شاد) یا به پدرم فکر و برای آرامش روحش دعا میکنم [پدر ایشان بهمن ماه سال ۱۳۹۸ فوت کرده است]
گاهی خانه را گردگیری می کنم و به اصطلاح «دختر خوبی» می شوم
گاهی عود می سوزانم، پنجره ها را باز و موسیقی گوش می کنم گاهی با خواهرانم گپ می زنم یا به دیدار دوستانم می روم
عکس میترا رفیع بازیگر
آرزوها
هرگز آرزوی شخصی و کاری در دل نداشته ام و مهمترین آرزوهایم جمعی هستند
کره زمینی سالم، صلح ابدی، جنگلهای انبوه، دریاهایی پاک، مردمی شاد، هموطنانی آرام، مدیریت تمام جوامع به واسطه مدیران شایسته و باکفایت آرزوهای من هستند
عشق اما و اگر ندارد
نظرم طبقه، تحصیلات و خانواده در رابطه عاشقانه مهم نیست
عشق یک موجود زنده است که زیست خود را از ابتدا تاکنون در کنار بشر داشته است
بشر در این زیست طولانی در حال رسیدن به تکامل است، اما عشق از ابتدا کامل بوده است عشق مقوله ای است که چرا و اما و اگر ندارد و در هر قالبی رخ می دهد
فیلم ها
- فیلم کوتاه lady (لیدی) – ۱۳۹۶
- کلمبوس – ۱۳۹۷
- من می ترسم – ۱۳۹۷
- مجدلیه مقدس – ۱۳۹۷
سریال ها
- از سرنوشت – ۱۳۹۸
- آخرین پناه – ۱۳۹۸
- بی همگان – ۱۴۰۱
- گیلدخت – ۱۴۰۱
منبع:فوتوکده
ارسال نظر