هدیه بیسابقه ایرانی ها به افغانستان
اقتصاد 100- ایران با اهدای کمک بیسابقه به افغانستان، همبستگی خود را در مقابله با بحران خشکسالی و بیابانزایی در سیستان نشان داد تا چالشهای زیستمحیطی و مهاجرت اجباری را کاهش دهد.
در سیستان، خشک شدن دریاچه هامون و کاهش ورودی آب از رودخانه هیرمند، نه تنها حیات وحش منطقه را با تهدیدی جدی روبهرو کرده، بلکه زندگی ساکنان آن را نیز با دشواریهای فراوانی همراه ساخته است. بادهای ۱۲۰ روزه که پیش از این برای کشاورزی و فعالیتهای اقتصادی یک مزیت محسوب میشدند، اکنون بهدلیل بیآبی و فرسایش خاک، به عاملی برای گسترش طوفانهای گرد و غبار و افزایش بیماریهای تنفسی تبدیل شدهاند.
از سوی دیگر، خروج تدریجی کشاورزان و دامداران از این منطقه، مهاجرت اجباری را به یکی از مهمترین پیامدهای این بحران تبدیل کرده است. زمینهایی که روزگاری حاصلخیز بودند، اکنون به بیابانهایی لمیزرع تبدیل شده و توان تولید محصولات کشاورزی را از دست دادهاند. در چنین شرایطی، اگر چارهای اندیشیده نشود، روند نابودی محیطزیست و از بین رفتن زیستگاههای انسانی و طبیعی، شتاب بیشتری خواهد گرفت.
گستردگی بحران در مناطق مختلف
این بحران نه تنها در سیستان، بلکه در بسیاری از نقاط کشور از جمله خوزستان، ایلام، کرمان و حتی برخی مناطق شمالی ایران نیز به اشکال مختلف در حال گسترش است. کاهش سطح آبهای زیرزمینی، تخریب جنگلها و مراتع، و گسترش بیابانزایی از جمله دیگر چالشهایی هستند که میتوانند زمینهساز فجایع زیستمحیطی گستردهتری شوند.
کانونهای بحرانی، ریزگردها و… نشان از وضعیت هشدار در حوزه محیط زیست کشور است. به عنوان مثال، بحرانی که امروز در منطقه سیستان با آن مواجه هستیم که از آن به عنوان بحران فرسایش خاک یاد میشود، در زمینه گرد و غبار، تأمین آب شرب و تخریب سرزمین مطرح است.
راهکارها و مطالعات میدانی
ایام پژوهش فعالیت انجامشده یافتههاسال ۱۳۸۷-۱۳۸۸ | شروع مطالعات دادهمحور | تحلیل جامعی از دادههای هواشناسی |
سال ۱۴۰۱ | مطالعات میدانی در سیستان | یافتن منابع آبی در مناطق خاص |
بررسیهای میدانی نشان میدهد که در مناطقی از سیستان، منابع آبی کافی برای تأمین آب شرب و حتی اجرای کشاورزی هیدروپونیک وجود دارد. همچنین، این منابع آبی میتوانند در تثبیت ریزگردها نیز مؤثر باشند.
دادههای اشتباه و پیامدهای سنگین
عباس گلی گیرنده، عضو انجمن آبخیزداری کشور، تأکید میکند که برخی دادههای ایستگاههای هواشناسی برای برنامهریزیهای محیطزیستی کارآمدی ندارند. به عنوان مثال، در یک بازه سهماهه بارشهایی در سیستان رخ داده، اما در آمارها بهعنوان «صفر» ثبت شدهاند. این اشتباهات باعث شده هزینههای سنگینی به کشور تحمیل گردد، از جمله پروژههای پرهزینه انتقال آب.
بحرانهای ناشی از تغییر اقلیم
تغییرات اقلیمی و نادیده گرفتن طرحهای آبخیزداری، یکی از عوامل جدی در اتلاف منابع آبی است. با عدم اجرای این طرحها، سیلابها به جای ذخیره شدن، مستقیماً وارد دریا یا کشور همسایه مانند افغانستان میشوند.
به گفته گلی گیرنده، تنها با بهبود تجهیزات و تغییر شیوههای مطالعاتی میتوان به دادههای قابل اتکا دست یافت. راهکارهایی مانند رصد سری زمانی بارندگی، استفاده از تصاویر ماهوارهای و بهینهسازی روشهای اندازهگیری، میتوانند به کاهش خطا کمک کنند.
نتیجهگیری
بحران زیستمحیطی سیستان و سایر مناطق کشور نیازمند برنامهریزی بلندمدت، تغییر در شیوههای مطالعاتی، و اجرای طرحهای آبخیزداری مؤثر است. همچنین همکاری بیشتر دستگاهها و تمرکز بر دادههای میدانی به جای اتکا به آمارهای قدیمی، میتواند مسیر حل این مشکلات را هموار کند.