رابطه مثلثی زن تهرانی با معشوقه اینستاگرامی اش / شوهرم بعد از قتل زنانه پوش شد !
مادر مقتول از عروسش و مردی که با او در ارتباط بود به جرم قتل فرزندش شکایت و درخواست قصاص نمود.
زن جوانی که متهم است با همدستی مردی جوان، شوهرش را به قتل رسانده با درخواست قصاص از سوی مادر مقتول مواجه شد.
یک سال قبل زنی میانسال به مأموران پلیس تهران خبر داد که پسر ۳۷ سالهاش نادر گم شدهاست. او گفت چند ماهی است که از پسرم خبر ندارم. او چند سال قبل با دختری به نام نادیا ازدواج کرد و صاحب دختری خردسال هستند. از چند ماه قبل هر چه با گوشی تلفن همراه پسرم تماس میگیرم، تلفنش خاموش است.
بعد از مطرح شدن شکایت، مأموران پلیس در اینباره تحقیق کردند. مأموران در اولین گام از دختر خردسال نادر تحقیق کردند. او گفت مادرش با همدستی مردی به نام سعید پدرش را به قتل رسانده و جسدش را از خانه بیرون بردهاند. او توضیح داد: روز حادثه من همراه مادرم و سعید به پارک رفتیم. مادرم و سعید با هم حرف زدند و بعد که به خانه رفتیم، پدرم خواب بود.
سعید و مادرم دهان پدرم را با چسب بستند و بعد مادرم دستهایش را به دور گردن پدرم فشار داد. آنها سپس جسد پدرم را با ویلچر از خانه بیرون بردند و سوار خودرو کردند. من هم همراهشان بودم که به بیابان رفتیم و جسد را آنجا رها کردند. مادرم در این مدت من را ترساند و گفت نباید در اینباره با کسی حرف بزنم.
بعد از اطلاعاتی که کودک خردسال در اختیار پلیس گذاشت، مأموران پلیس به سراغ نادیا و سعید رفتند که آنها به قتل اعتراف کردند. سعید در بازجوییها گفت من فعال فضای مجازی هستم و با نادیا و شوهرش نادر در اینستاگرام آشنا و متوجه شدم آنها هم فعال مجازی هستند. وقتی با نادیا حرف زدم، فهمیدم از شوهرش گلایه دارد.
او گفت که شوهرش او و دخترش را کتک میزند و از من خواست او را تنبیه کنم. روز حادثه هم به خانهاش رفتم و با کمک نادیا مرتکب قتل شدم. نادیا هم وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، حرفهای سعید را تأیید کرد.
با کامل شدن بررسیها بازپرس سعید را به اتهام مباشرت در قتل و نادیا را به اتهام معاونت در قتل مجرم شناخت و پرونده برای بررسی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
در جلسه رسیدگی به پرونده و در حالی که مادر مقتول برای عروسش درخواست قصاص کردهبود، سعید در جایگاه حاضر شد و اتهام را به گردن نادیا انداخت. او گفت: نادیا به من گفتهبود که شوهرش او را اذیت میکند. با نقشهای که طراحی کردهبود، قرار بود نادر را تنبیه کند.
من روز حادثه که به خانهاش رفتم، او با خوراندن قرص شوهرش را بیهوش کردهبود. ما لباس زنانه به نادر پوشاندیم و از او عکس گرفتیم تا نادیا بتواند با تهدید کردنش وی را مجبور کند او را کتک نزند. ما در حال گرفتن فیلم بودیم که ناگهان نادر بیدار شد. آنجا بود که نادیا دست به چاقو شد و شوهرش را کشت.
در ادامه نادیا در جایگاه حاضر شد و او هم اتهام قتل را به گردن سعید انداخت. او گفت: ما در حال پوشاندن لباس زنانه به شوهرم بودیم که ناگهان نادر بیدار شد. بعد سعید دست به چاقو شد و با هم درگیر شدند که در جریان درگیری شوهرم را به قتل رساند. من هم در انتقال جسد به او کمک کردم. هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهمان وارد شور شد.
ارسال نظر