سرگردانی مردم در بین داروخانه های تهران / بیماران سرطانی هر دو هفته اسیر پیدا کردن دارو می شوند
اقتصاد100: شهروندان تهرانی از مشکلات خود برای پیدا کردن داروهای موردنیاز در داروخانههای شهر میگویند. از پیدا نشدن یک یا چند قلم دارو، تا معطلی در صفهای داروخانهها و خوشحالی برای پیدا شدن داروهایی که برای یافتنش ساعتها داروخانههای شهر را زیر پا گذاشتهاند.
به گزارش اقتصاد100 به نقل از همشهری انلاین، کمبود دارو در کشور را که این روزها به اوج خود رسیده، در بین مردم و صفهای شلوغ داروخانههای بزرگ شهر و موتوریهایی که روبروی داروخانهها منتظرند تا شهروندانِ دست خالی را به داروخانههای دیگر برسانند، بهتر میتوان مشاهده کرد. شهروندانی که از هر سن و سالی در صف داروخانهها منتظر تهیه داروی مورد نیاز هستند و گاهی آنها را نمییابند.
روایت موتوریهای روبروی داروخانهها از وضعیت دارویی کشور جالب است؛ یکی از آنها میگوید: ۲۰ سال است با موتور جلوی داروخانهها کار میکنم و مردم را به داروخانههای مختلف میرسانم، اما کمبودهای دارویی هیچ وقت مثل حالا نبوده. البته کمبودهای دارویی در ۴ سال اخیر به اوج خود رسیده و مربوط به امروز و دیروز نیست.
او میگوید: آنقدر همراه بیماران به دنبال دارو از این داروخانه به آن داروخانه رفتهایم که میتوانیم خیلی اوقات، مردم را برای یافتن داروهایشان راهنمایی کنیم و بگوییم به کدام داروخانه بروند.
وزیر بهداشت قول داده که تا ۲ ماه آینده، کمبودهای دارویی در کشور کاملا برطرف شود، اما درحالحاضر داروخانههای بزرگ شهر هم تعدادی از داروها را ندارند. چه برسد به داروخانههای کوچک.
سامانه ۱۹۰ وزارت بهداشت، داروخانههایی را که داروی مورد نظر را دارند، معرفی میکند و کافی است نام دارو را در سامانه وارد کنید تا آدرس بدهد، اما به گفته شهروندان، پیش آمده که به داروخانه معرفیشده ازسوی این سامانه هم مراجعه کردهاند اما دارو تمام شده و موجود نبوده است.
در سامانههایی مثل دارویاب هم وقتی نام داروی موردنظر را وارد میکنید، با این پاسخها مواجه میشوید: «موجود نیست». حتی داروهایی معمولی مثل استامینوفن. یا «در تعداد محدود موجود است». آن هم گاهی تنها در یک داروخانه، در شهر به این بزرگی.
خیابان کریمخان - صبح - داروخانه ۱۳ آبان
مردی حدودا ۶۰ ساله با کاغذی در دست از داروخانه بیرون میآید و آرام به سمت خیابان میرود. از او میپرسم دنبال چه دارویی هستید؟ کاغذش را نشان میدهد و میگوید: داروی خاصی هم نیست به خدا. برای درمان پروستات است. از پیکانشهر میآیم. کل پیکانشهر و تهرانسر و آذربایجان را پشت سر گذاشتم اما هنوز نتوانستم قرص بتانکول ۲۰ میلیگرم را پیدا کنم. اینجا هم نداشت. حالا باید داروخانههای دیگر را هم بگردم ببینم پیدا میشود؟
تعداد زیادی از مراجعان داروخانه ۱۳ آبان، متقاضی انسولین هستند که خوشبختانه همیشه موجود است. یکی از آنها مردی سالمند است که با عصا راه میرود و سعی دارد از پلههای داروخانه پایین بیاید. میگوید: خدا را شکر داروی من (انسولین) همیشه در این داروخانه هست. فقط مشکل این است که سهمیه هر ماه را باید سر موعد خودش بیاییم بگیریم و این باعث اتلاف وقت و خستگی ما میشود. بالاخره سنی از ما گذشته. میشود کل سهمیه انسولین دیابتیها را دو بار، یا چهار بار در سال بدهند که ما هم اذیت نشویم. هر ماه باید در این شلوغی و آلودگی شهر بلند بشویم بیاییم سهمیه انسولین بگیریم.
زنی جوان که همراه همسرش دنبال داروهای بیشفعالی پسرش میگردند، میگوید: دارویش اینجا موجود نیست و داریم میرویم به داروخانههای دیگر هم سر بزنیم شاید پیدا بشود.
یک دختر جوان هم که برای خرید داروهای سرطان مادرش به داروخانه ۱۳ آبان آمده، می گوید: معمولا همه داروهای ما را دارند اما دو عدد از داروها - 5FU و کلسیم فولینات ۲۰۰ - را ندارند که ما آزاد میخریم اما خیلی از داروخانهها را باید بگردیم تا پیدا بشود. راحت پیدا نمیشود.
مرد جوان که روبروی داروخانه به موتورش تکیه داده و نگاهش به درِ داروخانه و شهروندانی است که دست خالی بیرون میآیند، میگوید: ۲۰ سال است با موتور جلوی داروخانهها کار میکنم و مردم را به داروخانههای مختلف میرسانم، اما کمبودهای دارویی هیچ وقت مثل حالا نبوده.
او میگوید: مورد داشتیم که شهروندانی را به داروخانههای بزرگ کل شهر رساندم اما درنهایت داروی مورد نظرشان هیچجا پیدا نشده و دست خالی به خانه رفتند. حتی دارویی معمولی مثل کولستین (کولیستین) که قاعدتا باید همه جا باشد، نیست و به سختی پیدا میشود.
تهیه دارو هم بیدردسر نیست. پسر جوانی که مسئول خرید داروهای سرطان مادرش است، میگوید: یکی از داروهای مادرم (Zobis4) همیشه در داروخانه ۱۳ آبان موجود است، اما آنقدر اذیت میکنند که آدم کلافه میشود. مثلا نامه میآورم که در آن نوشته شده ۲۱ روز این آمپول استفاده شود، اما داروخانهی داروهای خاصِ این داروخانه از نامه ایراد میگیرد و میگوید «نامه را ببر وزارت بهداشت تا حتما در آن ذکر کنند که روزی یک عدد باید آمپول بزنی. آخر ۲۱ روز، با روزی یک عدد چه فرقی دارد؟!»
با هماهنگی دانشگاه علومپزشکی دانشگاه تهران به سراغ دکتر کیهان محمدی، رئیس داروخانه ۱۳ آبان هم میرویم تا درباره کمبودهای دارو در این داروخانه با وی گفتگو کنیم اما او حاضر به پاسخگویی نیست و میگوید: کمبودها طبیعی است و برای همه داروخانهها پیش میآید و اصلا ممکن است مشکل کمبودها از شرکتهای پخش دارو باشد. من در مورد کمبودها حرفی نمیزنم و اگر سوالی دارید، از خود سازمان غذا و دارو بپرسید.
خیابان طالقانی - ظهر - داروخانه مرکزی جمعیت هلال احمر
صف این داروخانه مثل همیشه شلوغ است و مردم منتظرند که شمارهشان از بلندگو خوانده شود تا دارویشان را تحویل بگیرند. زنی میانسال میگوید: همیشه هم شلوغ نیست. من چند روز پیش که آمدم، فقط چهار پنج نفر اینجا بودند اما خب اغلب اوقات شلوغ است.
تعداد زیادی از مراجعان برای دریافت داروهای سرطان به این داروخانه مراجعه میکنند. اما پسری نوجوان که با پدرش برای خرید داروهای سرطان یکی از آشناها آمدهاند، میگوید: نداشتند و نمیدانیم دیگر کجا را بگردیم. سرطان به پایش زده و داروهایش را اینجا نداشتند.
یک دختر که با نامزدش برای خرید داروهای سرطان مادرشوهرش آمدهاند، میگوید: داروهای ما همیشه هستند اما در چند ماه اخیر صف داروخانه خیلی شلوغتر شده است.
از مرد جوانی درباره علت مراجعهاش به داروخانه میپرسم. میگوید: مریض ما ۵ روز است در بیمارستان بستری است و الان ۲ روز هم از شیمیدرمانیش گذشته، اما من هنوز نتوانستهام داروهایش را بخرم. از ۹ صبح تا الان (۱۲:۳۰ ظهر) توی صف هستم اما مدام سر میدوانند و دارو را هنوز ندادهاند.
مردی سالخورده هم برای تهیه داروهای پیوند کبد پسرش اینجاست، می گوید برای پیدا کردن داروها همیشه به مشکل میخوریم. البته اینجا داروها را اغلب اوقات دارند اما پیش هم میآید که نداشته باشند. نیم ساعت در صف بودم.
مرد دیگری که بالای ۵۰ سال دارد، میگوید: من همیشه برای خرید داروهای ریه به داروخانه هلال احمر میآیم که خوشبختانه همیشه آنها را دارد اما هر بار بیش از یک ساعت باید در صف بمانم. امروز یک ساعت و ربع توی صف بودم. صندلی برای نشستن کم است و بیشتر مراجعان سرپا هستند.
با یکی از موتوریهای روبروی داروخانه هلال احمر هم وارد گفتگو میشوم و او میگوید: دارو هست ولی خب سخت پیدا میشود. شهر هم که بزرگ است و پرترافیک و برای پیدا کردن بعضی از داروها گاهی باید ساعتها وقت بگذاری. معمولا داروها به خصوص داروهای مربوط به سرطان در این داروخانه پیدا میشود، اما بعضی از داروها هم موجود نیستند و ما با موتور، متقاضیان را به داروخانههای دیگر هم میبریم تا ببینند آن را پیدا میکنند؟
مرد موتوری میگوید: من خیلی وقت نیست که وارد این کار شدهام. قبلا در یک شرکت بزرگ کار میکردم اما الان سه چهار سالی میشود که توی این شغلم و میبینم که پیدا کردن دارو برای بعضی از مردم چقدر سخت شده. بعضی از اینها از شهرستان میآیند و جایی را هم نمیشناسند. مثلا صبح میآیند که تا شب برگردند اما خیلی وقتها دارویی که میخواهند پیدا نمیشود. دارو کم است و مسئولان محترم باید جواب بدهند که آیا این مشکل واقعا حل میشود یا مشکل روتین کشورمان شده؟
میدان حر - بعدازظهر - داروخانه شبانهروزی ۲۹ فروردین
صف داروخانه شبانهروزی ۲۹ فرودین طولانی است اما صندلی برای نشستن زیاد است و بسیاری از شهروندان نشستهاند و صدایی از پشت بلندگو، شمارهها را با سرعت میخواند.
به یک زن جوان نزدیک میشوم و درباره دارو از او میپرسم. «داروهای من مربوط به سرطان است و خوشبختانه داروخانه ۲۹ فروردین همیشه آنها را دارد.»
دختر جوانی که برای کمردرد مادرش از خوزستان به تهران آمدهاند، میگوید: دکتری که مادرم را ویزیت کرد، یک کمربند طبی کشدار تجویز کرده اما این داروخانه، آن را ندارد. ما تهران را خیلی نمیشناسیم و حالا باید بگردیم برای یک کمربند.
عصر شده و از داروخانه ۲۹ فروردین راه میفتم که به دفتر روزنامه برگردم. دختری را میبینم که صبح، بیرون از داروخانه ۱۳ آبان با او صحبت کرده بودم و دنبال 5FU و کلسیم فولینات ۲۰۰ برای مادرش بود. دختر در گوشهای از پیادهرو سرش در صفحه موبایلش است. جلو میروم و میپرسم داروهای مادرت را پیدا کردی؟ لبخند محوی میزند و میگوید نه، اینجا هم نداشت. سامانه ۱۹۰ را نگاه کردم، میگوید یک داروخانه در شرق تهران، آن را دارد. الان باید بروم آنجا ببینم موجود هست؟
دختر میگوید: هر دو هفته یک بار این مشکل را داریم؛ معطلی زیاد و استرس برای پیدا کردن داروهای مادرم در داروخانههای شهر!
ارسال نظر