چهره متفاوت مأموران ساواک در تاسیان / وقتی خشونت جایش را به احساسات میدهد!
سریال «تاسیان» به کارگردانی تینا پاکروان با روایت عاشقانهای تاریخی در سالهای پرتلاطم انقلاب، داستان خسرو مأمور ساواک و شیرین را به تصویر میکشد؛ عشق ممنوعهای میان دو شخصیت در دنیای متفاوت که چالشهای نفسگیرشان جذابیت زیادی برای مخاطبان ایجاد کرده است.

تقریباً نیمه بهمن سال گذشته بود که تینا پاکروان سریال «تاسیان» را در ژانر تاریخی عاشقانه در شبکه نمایش خانگی منتشر کرد. این سریال جدیدترین اثر پاکروان بعد از آثاری چون «قبل از ماهدخت» و «خاتون» است؛ آثاری که بهویژه خاتون، با استقبال فراوانی روبرو شد و عنوان یکی از موفقترین سریالهای سال ۱۴۰۰ را به خود اختصاص داد.
روایت عاشقانهای در بستر تاریخی
«تاسیان» روایتی از *سالهای پرتلاطم ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷* است که محور داستانی آن عشق میان «خسرو»، مأمور ساواک، و «شیرین»، دختری زندانی به اتهام سیاسی است. این داستان عاشقانه در دل اتفاقات سیاسی و تاریخی آن دوران پیچیده است، اما بهمرور روایت داستان به سمت درامی صرفاً عاشقانه متمایل میشود و خط اصلی داستان، که مبتنی بر بازنمایی تاریخ آن دوران بود، کمرنگ میگردد.
تداخل در بازنمایی تاریخ
یکی از مسائل مورد نقد در تاسیان، نحوه بازنمایی تاریخ معاصر است. بهگونهای که در این سریال، جریانات مارکسیستی بهعنوان بدنه اصلی مبارزات ضد رژیم پهلوی معرفی شده و دیگر گروهها، از جمله مذهبیها، کاملاً کمرنگ یا نادیده گرفته میشوند. این تحریف تاریخی بهویژه وقتی آشکارتر میشود که مذهبیها و آرمانهای انقلابی آنان کوچک شمرده شده و حتی مورد تحقیر قرار میگیرند.
ساواک؛ از دستگاه سرکوب تا چهرهای احساساتی
یکی از جنبههای جنجالی سریال، نحوه بازنمایی ساواک است. در تاسیان، ساواک بهجای یک دستگاه امنیتی خشن، با تصویری ملایم و احساسی به نمایش درآمده است؛ بهگونهای که شکنجههای شناختهشده و دردناک آن دوران کاملاً نادیده گرفته شده و چهره ساواک شبیه به دستگاهی بیخشونت و حتی دلسوز تصویر میشود. این نگاه باعث جنجالهای زیادی شد و برخی از منتقدان این سریال را به سفیدشویی ساواک متهم کردند.
بازیهای درخشان؛ طراحی صحنه و لباس ناکارآمد
بازی بازیگران برجستهای چون *بابک حمیدیان* و *هوتن شکیبا* در این سریال بهشدت تحسینبرانگیز است. اما طراحی صحنه و لباس، که باید به تقویت فضای تاریخی سریال کمک کند، بیشتر به نمایشگاهی از مد و لباس شباهت پیدا کرده و مانعی برای جذب مخاطب به خط اصلی داستان شده است. این مشکل تا جایی پیش رفته که طراحی صحنه و لباس بهعنوان یکی از نقاط ضعف اصلی سریال شناخته میشود.
مقایسهای با آثار موفق تاریخی
نمونههایی مانند سریال «کیف انگلیسی» به کارگردانی ضیاءالدین دری، مثال موفقی از بهرهگیری درست از طراحی صحنه و لباس در سریالهای تاریخی است، که بدون اغراقگویی، در راستای تقویت داستان عمل کرده است. اما در «تاسیان»، پرداخت اغراقآمیز به طراحی لباس و صحنه، مسیر اصلی روایت را تحتالشعاع قرار داده و انسجام داستانی را کاهش داده است.
با تمام انتقاداتی که نسبت به سریال «تاسیان» وارد است، نمیتوان از بازی قدرتمند بازیگران و تلاش تیم سازنده برای به تصویر کشیدن برشی از تاریخ معاصر ایران غافل شد؛ اما انتظار میرود پرداخت به چنین موضوعاتی با دقت بیشتری همراه باشد تا هم ارزش تاریخی اثر حفظ گردد و هم از تحریف و وارونهنمایی پرهیز شود.
منبع:ساعدنیوز