به ،گزارش اقتصاد 100
" قسطی بخری، بُردی" بر بیلبوردهای شهر خبر از اوضاع خراب اقتصاد می دهد/ تورم دلیل فاصله مردم و دولت
اقتصاد100: تورم از طریق ایجاد مکانیزمی پیچیده، نابرابری اقتصادی و اجتماعی را ایجاد و در ادامهی آن رفتار ضد اخلاقی را مشروع میشمارد. افراد بنابر موقعیت و امکانی که دارند، تمام تلاش خود برای حفظ دارایی امروز و کسب سود بیشتر به کار میبرند. آنانی که داراتر هستند، از طریق مختلف در تلاش خواهند بود تا کسب ثروت بیشتری کرده و فردا که ارزش پول کمتر میشود؛ ثروت و در نتیجه منزلت و قدرت خود را ارتقا دهند و کسانی که فقیرتر هستند تلاش میکنند تا با کسب اندک سود و منفعت، داراییهایشان را حفظ کرده و در صورت امکان آنرا افزایش دهند تا از بیآبرو شدن جلوگیری کنند. در جامعهای که تورم بالا میرود و اطمینان به ثبات در آینده کم و کمتر میشود، افراد دو دسته خواهند شد؛ عدهای از ترس فقر، گرسنگی و بیچارگی تلاش خود را برای حفظ هر آنچه دارند و کسب حداقل سودی که بتوانند بهدست آورند، میکنند، و عدهای دیگر خود را در موقعیتی مییابند که اگر امروز از آبگل آلود ماهی بزرگ و دندانگیری نگیرند، فرصت از دستشان خواهد رفت.
به گزارش خبرنگار اقتصاد100: دیوارهای شهر پر از تبلیغاتی شده است که به افراد القا می کند که اگر قسطی بخرید، برده اید گویا این وسط مردم در کنار تمام بی تدبیری ها، باید دائم بفهمند که روز به روز به دلیل تورم، رکود اقتصادی، بالا رفتن افسار گسیخته نرخ ارز، دارایی آنها کم تر و کم تر می شود.
کاوه قدیری کارشناس مسائل اقتصادی، در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد100، درباره این مسئله که تمام خیابان های شهر پر از بیلبوردهایی است که درباره قسطی فروختن اجناس بوده و از آن به عنوان یک برد یاد می کنند گفت: به طور کلی در کشوری که تورم 40 الی 50 درصد دارد، خرید قسطی، گرفتن وام و... برای خریدار مقرون به صرفه است برای اینکه کالایی که امروز 50 میلیون خریداری می کند، سال بعد همان کالا 75 میلیون تومان می شود که به نفع خریدار است.
او ادامه می دهد: در یکسری کشورها مثل آمریکا و اروپا مدل زندگی قسطی خرید کردن متداول است. یعنی افراد با یک پول مختصر خانه یا ماشین می خرند و بعد قسط های آن را پرداخت می کنند. مثلا در آمریکا شما با کم ترین پول می توانید یک خانه را بدون بهره قسطی کنید و در ظرف یک سال خانه دار شوید منتهی در ایران اینگونه نیست و وقتی وضعیت اقتصادی بهم می ریزد و قدرت خرید جامعه پایین می آید، لیزینگ و خرید قسطی افزایش پیدا می کند.
این کارشناس اقتصادی تاکید می کند: مدل فرهنگی ما با آمریکا متفاوت است و موضوع خرید قسطی در ایران دقیقا نشان می دهد که وضعیت اقتصادی خراب بوده و قدرت خرید مردم پایین آمده است. کمااینکه این روزها بدون شک شرکت های لیزینگ خودرو وضعیت بهتری خواهند داشت.
متین رمضانخواه پژوهشگر اجتماعی و فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی اقتصاد100 گفت :درباره این مسئله که تبلیغات فروش قسطی گسترده ای را در خیابان های شهر شاهد هستیم که حاکی از تورم بالا و وضعیت بد اقتصادی است اما آیا این مدل تبلیغات از نظر اجتماعی درست هستند گفت: تورم واژه رایج در گفتگوهای روزمرهی امروز ما ایرانیان شده و از گفتوگوهای صبحگاهی در تاکسی تا برنامهریزی بودجه در سازمانها و گپ و گفت خانوادگی و... از حضور و عنوان شدن تورم پر شده است. اما علیرغم تمامی رد و قبولهایی که دربارهی وجود و چگونگی محاسبه و موقتی و قطعی بودنش وجود دارد، واقعیت آن است که تورم شبیه به نفس کشیدن همراه افراد، در هر اقدامی که قصد میکنند، خودش را پیش میاندازد و گردنکشی میکند.
نرخ تورم سالانه ۴۵ درصد نسبت به سال پیش
او ادامه می دهد: طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطهای برای خانوارهای کشور ۴۸.۵ درصد، و نرخ تورم سالانه ۴۵ درصد نسبت به سال پیش افزایش یافته است. یعنی هر خانواده به طور متوسط، ۴۸.۵ درصد بیشتر از آذر سال ۱۴۰۰ برای خرید کالاها و خدمات هزینه پرداخت کرده است. بر اساس این گزارش نرخ تورم نقطهای گروه خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات در آذر ماه با کاهش ۲.۴ درصدی به ۶۵.۳ درصد و گروه کالاهای غیر خوراکی و خدمات با افزایش دو واحدی به ۳۸.۹ درصد رسیده است.
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه یکی از مهمترین مباحث در این موضوع، نسبت اخلاق و تورم است تاکید کرد: اخلاق و تورم، نسبتی متضاد با یکدیگر دارند و چندین دهه است که اثرسنجی وضعیت تورم اقتصادی بر اخلاق سنجیده شده و موضوع اندیشه و سیاستگذاری در جوامع اروپایی و آمریکا بودهاست.
در سرعت تورم اگر بدهکار باشی فرصت را بردهای
او در ادامه با اشاره به این مسئله که چند ماه است که تبلیغات معروف " قسطی بخری، بُردی". روی عرشههای شهری توجهام را به خود جلب کرده است خاطر نشان کرد: در نگاه اول، این جمله تنها یک شعار تبلیغی ساده است، اما این عبارت مترادف همان مثل اقتصادی معروف است که میگوید: در وضعیتی که نرخ تورم بالا است، هرچه میتوانی وام بگیر، قرض کن و بدهی داشته باش، چون پولی که باید در ازای آن بپردازی روز به روز بیارزشتر میشود و اگر بدهکار باشی فرصت را بردهای.
رمضانخواه ادامه می دهد: بیایید کمی عقب تر بایستیم و مکانیزم تورم را بررسی کنیم. دولتها به دو شیوه از مردم مالیات میگیرند. اول مالیات مستقیم، که انواع مالیات اتخاذ شده از شهروندان به روشهای مختلف را شامل میشود و دوم از طریق تورم که به آن مالیات تورمی میگویند. دولت ها به تنهایی انحصار تولید و خلق پول یا ارزش پول را در دست دارند، هر زمان که احساس کنند، اقتصاد نیاز به تزریق پول دارد، اقدام به چاپ و یا اعلام چاپ آن میکنند. اما دولتها از طریق خلق پول جدید، ارزش حقیقی پول را کم میکنند در واقع از زمانی که پول تولید شده در اقتصاد جاری میشود، ارزش دارایی مردم کاهش یافته و توان دارایی دولتها افزایش مییابد.
با چاپ پول دولت دارایی مردم را خریده و خود را غنی تر می کند
او اضافه می کند: به عبارتی چاپ پول و به گردش در آمدن آن در بازار، ابزاری است که دولت ها از این طریق آن، دارایی مردم را خریده و خود را غنیتر میکنند. این فاصله یکی از مهمترین اقدامات در مسیر ناعادلانه پنداشتن ساختار از سوی مردم است. مردم حکومت را عنصری دور، غریبه، ضد خود و فریبکار میشمارند که موجب ناتوانی آنان و کاهش توان اقتصادی و منزلتیشان شده است. در چنین شرایطی مردم وضعیتی را که در آن قرار گرفتهاند، ناعادلانه تصور میکنند، اگر جامعترین تعریف از بیعدالتی یعنی فاصلهی بین خواستهها و داشتهها را در نظر بگیریم، آنان خود را مستحق شرایط و زندگیای که امروز در آن قرار دارند، نمیدانند.
تورم محوریترین دلیل بی اعتمادی و فاصله بین مردم و دولت
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه این حس بیعدالتی ریشهی بی اعتمادی است و با افزایش فاصله میان دولت و مردم، بیاعتمادی نیز عمیقتر و فراگیرتر میشود تشریح کرد: حال تورم، بعنوان یکی از محوریترین دلایل ایجاد این بی اعتمادی، فاصله را بین مردم و حکومت بالا برده و حس اطمینان و اعتماد به آینده را از آنان میدزدد. تورم با ایجاد بیاعتمادی ، امکان اطمینان به آینده را از مردم گرفته و در ادامه موجب ترس خواهد شد، چرا که فردایی در کار نیست.
رمضان خواه ادامه می دهد: در وضعیت ترس، افراد بنابر موقعیت و امکانی که دارند، تمام تلاش خود برای حفظ دارایی امروز و کسب سود بیشتر به کار میبرند. آنانی که داراتر هستند، از طریق مختلف در تلاش خواهند بود تا کسب ثروت بیشتری کرده و فردا که ارزش پول کمتر میشود؛ ثروت و در نتیجه منزلت و قدرت خود را ارتقا دهند و کسانی که فقیرتر هستند تلاش میکنند تا با کسب اندک سود و منفعت، داراییهایشان را حفظ کرده و در صورت امکان آنرا افزایش دهند تا از بیآبرو شدن جلوگیری کنند. در جامعهای که تورم بالا میرود و اطمینان به ثبات در آینده کم و کمتر میشود، افراد دو دسته خواهند شد؛ عدهای از ترس فقر، گرسنگی و بیچارگی تلاش خود را برای حفظ هر آنچه دارند و کسب حداقل سودی که بتوانند بهدست آورند، میکنند، و عدهای دیگر خود را در موقعیتی مییابند که اگر امروز از آبگل آلود ماهی بزرگ و دندانگیری نگیرند، فرصت از دستشان خواهد رفت.
میدان تبلیغات بیاخلاق و سودجویی فردگرایانه
این کارشناس مسائل اجتماعی اظهار می کند: در وضعیتی که تورم ساعت به ساعت و روز به روز رشد میکند، تبلیغات سطح شهر نیز بر همین فرصتطلبی متمرکز است. تبلیغی که با صدها جمله توصیف و ساعتها تحلیل برابری میکند. تبلیغ پر تکرار شهر، در چنین جامعهای دیده و مورد استقبال قرار میگیرد. چرا که هم فروشنده و هم خریدار فردای غیر مطمئن را باور ندارند، پس دم را غنیمت میشمارند. این تبلیغ پیامی روشن در راستای منفعتطلبی و سودجویی حداکثری برای مردم و فروشنده است که نه خریدار در چنین بازیای حس خسران دارد و نه فروشنده. این در حالی است که قاعدهی این میدان، ترویج بیاخلاقی، منفعتگرایی افراطی و سودجویی فردگرایانه است.
رمضانخواه در پایان با بیان اینکه تورم از طریق ایجاد مکانیزمی پیچیده، نابرابری اقتصادی و اجتماعی را ایجاد و در ادامهی آن رفتار ضد اخلاقی را مشروع میشمارد تشریح کرد: درست در همین فضا، در سوی دیگر خیابان به مردم توصیه میکنیم که اخلاق مدار باشند و واعظان مردم را به کمتر خوردن و قانع بودن توصیه میکنند، اما به سادهترین قانون میدان یعنی تلاش برای منفعت بیشتر (چه از سوی مردم و چه فعالان اقتصادی) دقتی ندارند، چرا که افراد را تنها مسئول رفتار خودشان میدانند، درحالیکه این وضعیت فراتر از افراد و شیوهی کشنگریشان است. از همین رو وقتی ساختارها در حال تولید ارزشهای ضداخلاقی و حمایت از زیستن غیر اخلاقی هستند، هر گونه تبلیغ یا توصیه به اخلاقی زیستن بیمعنا میشود.
ارسال نظر