شایعات درباره توافق ایران و آمریکا چقدر صحت دارد؟
فارین پالیسی در گزارشی با اشاره به مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا نوشت: یک توافق غیررسمی و نانوشته جایگزین ضعیفی برای یک توافق رسمی است اما دقیقاً همان چیزی است که شرایط فعلی به آن نیاز دارد.
دیپلماسی بین ایالات متحده و ایران در طول سالها به طور پیوسته تنزل یافته است. از مذاکرات مستقیم شدید و گاه چند هفتهای که منجر به انعقاد برنامه جامع اقدام مشترک شد تا مذاکرات عمدتاً غیرمستقیم فعلی بر سر یک توافق نانوشته.
با این حال، حتی یک توافق نانوشته یک پیروزی برای هر دو کشور است زیرا، بدون این توافق غیررسمی، دو طرف به طور پیوسته به سمت یک رویارویی فاجعهبار حرکت میکنند.
هنوز چیزی اعلام نشده است، اما گزارش شده است که این توافق غیررسمی متضمن تعهد ایران به خودداری از غنیسازی بیش از ۶۰ درصد، همچنین توقف یا کند کردن ذخایر اورانیوم غنیشده در آن سطح و محدودیت اقدامات برخی نیروهای متحد ایران در منطقه، خودداری از ارائه موشکهای بالستیک به روسیه و گسترش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. در مقابل، ایالات متحده از تشدید تحریمها علیه ایران، توقیف نفتکشهای ایران و فشار بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا شورای امنیت سازمان ملل برای اتخاذ تدابیر تنبیهی علیه تهران خودداری میکند.
علاوه بر این، تهران در ازای آزادسازی پولهای ایرانیان در بانکهای خارجی و همچنین آزادی چهار ایرانی زندانی در آمریکا، چندین شهروند آمریکایی را که در ایران زندانی شدهاند، آزاد میکند. این پول به ایران بازگردانده نمیشود، اما تهران میتواند آن را صرف غذا و دارو کند.
نکاتی مبنی بر اینکه یک پیشرفت کوچک در حال رخ دادن است در چند هفته گذشته مشهود بوده. مقامات ایرانی و آمریکایی بی سر و صدا در نیویورک و همچنین در عمان دیدار کردهاند.
سید بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، هفته گذشته در مصاحبهای نسبت به چشمانداز توافق ابراز خوشحالی کرد و گفت که وی «جدی بودن» را از سوی واشنگتن و تهران احساس میکند.
البوسعیدی به المانیتور گفت: «میتوانم بگویم که آنها نزدیک هستند. دولت بایدن همچنین به دولت عراق معافیت داده است تا به آن اجازه پرداخت بدهی ۲.۷۶ میلیارد دلاری گاز و برق به ایران را بدهد. در حالی که واشنگتن اصرار دارد که این یک معافیت معمولی است، طرف عراقی گزارش داد که در دیدار وزیر امور خارجه عراق و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در حاشیه کنفرانسی در عربستان سعودی، موافقت آن صورت گرفته است.
آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، در سخنرانی ۱۱ ژوئن در اشارهای به توافق با غرب، بر شرط دستنخورده ماندن زیرساختهای هستهای ایران، تاکید کرد. به نظر میرسد جزئیات گزارش شده از توافق غیررسمی از این شرط پیروی میکند.
از بسیاری جهات، این توافق غیررسمی به یک برجام در کما حیات تازه میبخشد. عوامل مختلفی و مهمتر از همه، فقدان اراده سیاسی باعث شده بود که توافق نه احیا شود و نه اجازه مردن به آن داده شود. دو طرف در به دست آوردن اراده برای تمدید توافق با مشکل مواجه بودند، با این حال آنها همچنین علاقه مشترکی به اجتناب از بحرانی داشتند که در صورت اعلام مرده بودن آن بروز میکرد. راه حل این بود که وانمود کنند زنده است. تا وقتی که هیچ یک از طرفین اقدامات خود را تشدید نکرده باشند و تا زمانی که اسرائیل از خرابکاری در کار ایالات متحده خودداری کند، این تظاهرکردن میتواند مفید باشد.
این تقارن علاقه تقریباً ۱۸ ماه به طول انجامید. گسترش فعالیتهای هستهای ایران و همچنین توقیف نفتکشهای ایرانی توسط ایالات متحده، این توازن شکننده را تهدید میکند. با توافق برای توقف تنشهای متقابل، امید است که بتوان تا ۱۸ ماه دیگر از بحران جلوگیری کرد. آنچه در ابتدا یک معامله نانوشته بود اکنون به یک توافق غیررسمی تبدیل شده است که بیشترین مطالبات دوطرف را تامین میکند.
جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، به شدت میخواهد از هرگونه بحرانی با ایران قبل از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ جلوگیری کند. با توجه به بحرانها و تنشها در اوکراین و تایوان، او نمیتواند هزینه جنگ در خاورمیانه را بپردازد. تهران هم به نوبه خود نیازمند تسکین اقتصادی و همچنین آرامش در جبهه روابط با آمریکا است تا بتواند به عادیسازی روابط خود با کشورهای عربی ادامه دهد. علاوه بر این، تهران میخواهد توافق را حداقل تا سال ۲۰۲۵ زنده نگه دارد، زمانی که برخی از محدودیتهای کلیدی بر برنامه هستهای ایران منقضی میشوند.
این واقعیت که یک توافق مکتوب و رسمی فراتر از دسترس آنها به نظر میرسد بازتابی از فقدان اراده سیاسی و تغییر شرایط داخلی و ژئوپلیتیکی است.
با وجود وقایع ۱۰ ماه گذشته ایران در کنگره آمریکا تمایل به تصویب مجدد توافق هستهای تقریباً از بین رفته است اما یک توافق غیررسمی میتواند از چنگال مخالفت کنگره بگریزد و بایدن را از هرگونه چالش در این خصوص نجات دهد. تهران هم به نوبه خود بر این باور است که هرگونه توافق رسمی کوچکتر از برجام به ضررش خواهد بود، زیرا اهرم هستهای ایران را کاهش میدهد. با این حال، یک توافق کوچکتر و غیررسمی این اشکال را ندارد.
تغییر عوامل ژئوپلیتیکی نیز توافق رسمی را دشوارتر میکند. با گذشت زمان، دستور کار مذاکرات نه تنها در نتیجه پیشرفتهای هستهای ایران دشوارتر شده است بلکه جنگ در اوکراین هم موجب بزرگتر شدن این پیچیدگی شده است.
برخلاف انتظار واشنگتن، زمان موقعیت چانهزنی تهران را تضعیف نکرده است. علیرغم تحولات داخلی ایران، تهران برنامه هستهای خود را گسترش داده، روابطش با عربستان سعودی را عادی کرده است و روابط خود با روسیه را تقویت کرده است. در نتیجه، هرگونه توافق رسمی یا غیررسمی پیشرفتهای ایران در این جبههها را به عقب میراند.
اگر دولت بایدن از طریق یک فرمان اجرایی در ژانویه ۲۰۲۱ به برجام بازگشته بود، یا اگر تهران در مورد بسته پیشنهادی مورد مذاکره در آگوست ۲۰۲۲ اختلاف پیدا نمیکرد، واشنگتن از این پیشرفتهای ایران در امان بود. در واقع، اگر برجام احیا میشد، ایران به احتمال زیاد به روسیه در اوکراین کمک نمیکرد، زیرا اگر چیزی از سوی غرب وجود داشت که میتوانست از دست بدهد، تحلیل هزینه-فایده آن به طرز چشمگیری متفاوت به نظر میرسید.
اسرائیل در این زمینه همچنان یک مهره برای کارشکنی است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل وسواس زیادی برای از بین بردن توافق هستهای دارد و دولت اسرائیل بارها به صراحت اعلام کرده که به آنچه واشنگتن با تهران توافق کند، متعهد نیست. اما در مواجهه با بحران مشروعیت بیسابقه در داخل و تنشهای گسترده با تشکیلات امنیتی اسرائیل، بیبی ممکن است مانند گذشته توانایی تاثیرگذاری بر دیپلماسی ایران و آمریکا را نداشته باشد.
وی در کنست در پاسخ به سوالی در مورد توافق غیررسمی بین ایالات متحده و ایران، تقریباً شکست خورده به نظر میرسید و استدلال میکرد که بایدن در حال مذاکره برای «یک توافق کوچک» است. و گفت «ما قادر خواهیم بود از پس آن برآییم.»
بیبی حتی ممکن است به این نتیجه برسد که توافق غیررسمی ممکن است برای او چندان بیفایده هم نباشد چراکه میتواند برای او زمان بخرد تا پس از سال ۲۰۲۵ چالش بیشتری علیه برجام ایجاد کند.
فارغ از محاسبات اسرائیل، آیا میتوان به یک توافق غیررسمی و نانوشته اعتماد کرد؟ نتیجه این است که این توافق تنها تا زمانی که منافع متقارن واشنگتن و تهران در اجتناب از بحران پابرجا باشد، باقی خواهد ماند. هیچ یک از طرفین در مورد ضعف خود توهمی ندارند. اگر ایالات متحده بتواند یک توافق کاملاً کارآمد و مکتوب را که در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد گنجانده شده، به جای بگذارد، پس این توافق در درازمدت ارزش روی کاغذ آورده شدن را ندارد. اما در کوتاه مدت، به هر دو طرف مهلت میدهد و اگر اراده سیاسی داشته باشند، تنشزدایی ممکن است فرصتی برای مذاکره برای یک توافق پایدارتر را ایجاد کند. اما در حال حاضر، یک آتشبس سیاسی باید انجام شود.
ارسال نظر