مذاکرات ایران و امریکا دلار را تا کجا عقب می کشاند؟
اقتصاد 100 - در حالیکه مذاکرات ایران و آمریکا وارد فاز تازهای شدهاند، بازارهای مالی کشور واکنش مثبتی نشان دادهاند. کاهش قیمت دلار، رشد شاخص بورس و آرامش نسبی در فضای اقتصادی، نشان میدهد که سیاست خارجی، نقشی فراتر از یک موضوع دیپلماتیک در اقتصاد ایران ایفا میکند. اما سوال اینجاست: آیا دولت میتواند از این فرصت استفاده کرده و پایههای اقتصادی کشور را تقویت کند؟ پاسخ، در یک کلمه خلاصه میشود: برنامه.

فرصت طلایی در سایه دیپلماسی: آیا اقتصاد ایران از مذاکرات با آمریکا بهره خواهد برد؟
در روزهایی که اخبار از گرمشدن تنور مذاکرات ایران و آمریکا حکایت دارند، بازارهای اقتصادی ایران نیز به نوعی دیگر به استقبال این تحول رفتهاند. قیمت دلار طی یک هفته گذشته نزدیک به ۲۰ درصد کاهش داشته و شاخص بورس با نشانههایی از بازگشت امید، روندی مثبت به خود گرفته است. این تحولات، نشان از آن دارند که انتظارات مثبت ناشی از پیشرفت در مذاکرات سیاسی، بیش از هر ابزار اقتصادی رسمی دیگری، توانستهاند آرامشی نسبی را بر بازارها حاکم کنند.
اما این سوال مهم مطرح است: آیا فضای دیپلماتیک جدید میتواند نقطه آغازی برای خروج پایدار اقتصاد ایران از بحران باشد؟
اثرگذاری محدود ابزارها، در سایه ریسکهای ساختاری
در یک سال گذشته، سیاستگذاران کشور با مجموعهای از اقدامات پراکنده سعی در کنترل وضعیت بازارها داشتند. از استیضاح وزیر اقتصاد در مجلس گرفته تا حذف ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومانی توسط بانک مرکزی و اعمال تغییراتی در دامنه نوسان بازار سرمایه. با این حال، هیچیک از این تلاشها نتوانستند به بهبود واقعی و پایدار در شاخصهای اقتصادی منجر شوند. دلیل این ناکامی را باید در ریسکهای ساختاری و انتظارات نامطلوب حاکم بر فضای اقتصادی کشور جستوجو کرد.
در این شرایط، تنها نقطه عطفی که توانست جهتگیری بازارها را تغییر دهد، آغاز دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا بود. بازگشت به میز مذاکره، آن هم در فضایی نسبتاً مثبت، این پیام را به بازارها مخابره کرد که شاید گرههای کور اقتصاد ایران در حال باز شدن است.
اقتصاد در گرو دیپلماسی: ریسکزدایی یا فرصتسوزی؟
تجربه نشان داده که در اقتصاد ایران، سیاست خارجی نهفقط یک عامل مکمل، بلکه یک نیروی اصلی و تعیینکننده است. بازارهای مالی، بیش از آنکه به ابزارهای سیاستی مانند نرخ بهره یا بودجهنویسی واکنش نشان دهند، به اخبار مربوط به روابط بینالمللی حساسیت نشان میدهند. حال که مذاکرات در مسیر مثبت قرار گرفتهاند، فرصتی بینظیر برای "ریسکزدایی از اقتصاد" فراهم شده است؛ اما این فرصت اگر با یک نقشه راه مشخص همراه نباشد، بهسرعت دود میشود و به هوا میرود.
اصلاح روابط خارجی، تنها گام اول است. گامهای بعدی باید با شفافسازی تصمیمگیریها، ایجاد ثبات در مقررات، و تسهیل فضای کسبوکار در داخل کشور برداشته شوند. چرا که حتی با رفع تحریمها، تا زمانی که بستر داخلی برای جذب سرمایهگذاری آماده نشود، اقتصاد ایران نمیتواند بهدرستی از این گشایشها بهره ببرد.
نقش غایب اقتصاد در مذاکرات
نکته قابلتأمل اینکه در ترکیب تیمهای مذاکرهکننده ایران، جای اقتصاددانان بهوضوح خالی است. در حالیکه طرفهای غربی، از جمله آمریکا، مذاکرهکنندگانی مانند «آبرام ویتکاف» را به میدان میفرستند که همزمان دیپلمات و کارشناس اقتصادی هستند، ایران هنوز نگاه کلاسیک و صرفاً سیاسی به مذاکرات دارد.
اگر قرار است از مذاکرات بهره اقتصادی برده شود، رویکرد مذاکراتی باید از ابتدا با محوریت مسائل اقتصادی طراحی شود. حضور کارشناسان اقتصادی در تیم مذاکره میتواند منجر به طرح مطالبات هوشمندانهتری شود؛ از رفع موانع نقل و انتقال مالی تا بازگشایی درهای تجارت با دنیا.
آیندهای محتمل، نه بعید
پاسخ به این پرسش که "آیا اقتصاد ایران میتواند از مسیر مذاکرات با آمریکا عبور کرده و به ثبات برسد؟" یک پاسخ مشروط دارد: بله، به شرط آنکه همزمان با دیپلماسی، اصلاحات داخلی نیز آغاز شود.
این اصلاحات شامل:
بازسازی نظام بانکی و مالی،
تثبیت قوانین و مقررات کسبوکار،
افزایش شفافیت در فرآیندهای اقتصادی و سیاسی،
و تدوین یک نقشه راه اقتصادی واقعبینانه و قابل اجرا است.
اگر این دو مسیر – دیپلماسی فعال و اصلاح اقتصادی – بهصورت همزمان و هماهنگ پیش بروند، اقتصاد ایران میتواند از این بزنگاه تاریخی عبور کند و به دورهای از رشد پایدار، تعامل جهانی، و ثبات اقتصادی وارد شود.
جمعبندی: سیاست خارجی، کلید اما نه کافی
مذاکرات مثبت با آمریکا، همچون بادی تازه، در بادبان اقتصاد ایران دمیده است. اما برای رسیدن به ساحل امن، سکان هدایت باید در دست برنامهریزی اقتصادی هدفمند باشد. ریسکزدایی از اقتصاد تنها در گرو رفع تحریمها نیست؛ بلکه به ارادهای جدی برای اصلاحات داخلی و بهرهبرداری هوشمندانه از فضای دیپلماتیک نیز نیاز دارد.
اگر این مسیر بهدرستی طی شود، شاید بتوان گفت که اقتصاد ایران، پس از سالها، در آستانه یک خیز واقعی قرار گرفته است.