ضرر افزایش سن بازنشستگی برای شاغلان
اقتصاد 100- بر اساس آمارهای سال ۱۴۰۰، در این سال و بعد از دو بار همسانسازی حقوق بازنشستگان، میانگین مستمری صندوق بازنشستگی کشوری به حوالی ۷ میلیون تومان رسیده؛ درحالیکه در همین سال، میانگین مستمری تأمین اجتماعی فقط ۳.۵ میلیون تومان بوده است.
تعیین سن بازنشستگی یکی از موضوعات مهم در سیاستهای اجتماعی و اقتصادی کشورها است. این موضوع میتواند تأثیر زیادی بر روند بازنشستگی افراد و همچنین سیستمهای پشتیبانی اجتماعی داشته باشد. در بسیاری از کشورها، سن بازنشستگی بر اساس فاکتورهای مختلفی مانند امکان دسترسی به اشتغال، امکانات بهزیستی، عمر متوسط جمعیت و وضعیت اقتصادی تعیین میشود. این تصمیمات میتواند بر اساس تحقیقات جمعیتشناختی و اجتماعی، همچنین توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها انجام شود.
از نگاهی دیگر، بررسی نسبت میانگین مستمری صندوقهای بازنشستگی بزرگ کشور به متوسط هزینه خانوار شهری نشان میدهد در سال ۱۳۹۸ که هنوز همسانسازی حقوق بازنشستگان اجرایی نشده بود، مستمری بازنشستگان تأمین اجتماعی معادل ۵۴ درصد متوسط هزینه معیشت خانوارها بوده؛ اما در صندوقهای بحرانزدهای که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند؛ یعنی صندوق بازنشستگی کشوری و صندوق کارکنان فولاد به ترتیب ۷۴ درصد و ۸۹ درصد بوده است.
بر اساس آمار، نسبت مستمری تأمین اجتماعی به میانگین هزینه خانوارها در سال ۱۳۹۹ حدود ۵۶ درصد بوده که در سال ۱۴۰۰ به ۴۷ درصد رسیده است؛ اما همین نسبت به در صندوق بازنشستگی کشوری در سال ۱۳۹۹ بالغبر ۱۰۱ درصد و در سال ۱۴۰۰ حدود ۹۳ درصد بوده است.
جالبتر اینکه نسبت مستمری به متوسط هزینه زندگی در صندوق بحرانزده کارکنان فولاد در سال ۱۳۹۹ به رقم ۱۵۷ درصد رسیده که حدود ۳ برابر نسبت صندوق تأمین اجتماعی است. این ارقام، حاکی از این است که بحرانی بودن یا نبودن صندوقها، تأثیری روی رفتار مالی آنها نداشته وابستگی به بودجه دولتی منجر به انقباض هزینههای آنها نشده است.
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا با این شیوه هزینه کردن صندوقها، میتوان به رفع ناترازی آنها از محل افزایش سن بازنشستگی و رشد درآمد صندوقها امیدوار بود یا نه؟
ارسال نظر