رابطه مصرف بنزین با یارانه سوخت / تکلیف یارانه سوخت چه خواهد شد؟
اقتصاد 100- بسیاری از کارشناسان اقتصادی فعال در بازار سوخت، شیوه توزیع یارانه سوخت باید دچار تحول جدی شود. البته عده ای دیگر نیز معتقدند باید با سهمیه بندی، مصرف سوخت را کاهش داد.
یارانه سوخت که دولتها موظف به پرداخت آن هستند سال به سال در حال افزایش است. گزارشهای جدید نشان میدهد که یارانه سوخت مستقیم از سال ۲۰۲۰ تاکنون بیش از دو برابر شده است. در سطح جهانی، یارانه سوختهای فسیلی در سال ۲۰۲۲ به ۷ تریلیون دلار رسید که معادل ۷.۱ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی است. یارانههای مستقیم، مانند معافیتهای مالیاتی و یارانههای نقدی، ۱۸ درصد از کل یارانههای سوختی را تشکیل میدهند، در حالی که یارانههای غیرمستقیم، مانند زیرساختهای انرژی ارزان، ۸۲ درصد را تشکیل میدهند. نباید از یاد برد که نزدیک به ۶۰ درصد این میزان به دلیل کاهش هزینه برای گرم شدن کره زمین و آلودگی هوای مناطق است.
کدام کشورها بیشترین یارانه را به سوختهای فسیلی میدهند؟
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی در سال ۲۰۲۳، یارانه سوختهای فسیلی به عنوان هرگونه پرداخت یارانهای به تولیدکنندگان، مصرف کنندگان یا هر دوی آنها برای کاهش قیمت سوختهای فسیلی تعریف میشود. یارانههای سوختهای فسیلی میتواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ارائه شود.
یارانه های مستقیم به صورت پرداخت نقدی یا تخفیف به مصرف کنندگان یا تولیدکنندگان ارائه میشود. به عنوان مثال، یارانههای مستقیم میتواند شامل تخفیف در قیمت بنزین، گاز طبیعی یا برق باشد. یارانههای غیرمستقیم شامل مالیاتهای پایین یا معافیت مالیاتی برای سوختهای فسیلی است. به عنوان مثال، عدم اخذ مالیات بر ارزش افزوده از سوختهای فسیلی یک یارانه غیرمستقیم محسوب میشود.
به نقل از صندوق بینالمللی پول، یارانههای سوختهای فسیلی در جهان به طور نامتناسبی در آسیای شرقی و اقیانوسیه، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) و اروپا متمرکز شدهاند. این سه منطقه به ترتیب ۳۸، ۲۶ و ۱۶ درصد از کل یارانههای سوختهای فسیلی را در سال ۲۰۲۲ تشکیل میدادند.
چین بیشترین سهم را در کل یارانههای سوختهای فسیلی داشت. آمریکا، روسیه، هند و اتحادیه اروپا نیز از جمله کشورهای بزرگ پرداخت کننده یارانه سوختهای فسیلی بودند.
یارانههای سوختهای فسیلی دارای پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قابل توجهی هستند. از نظر اقتصادی، یارانههای سوخت های فسیلی میتوانند منجر به تخصیص منابع نامطلوب، افزایش تقاضا برای سوختهای فسیلی و کاهش سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر شوند.
از نظر اجتماعی، یارانههای سوختهای فسیلی میتوانند به نابرابری درآمدی کمک کنند، زیرا خانوارهای کم درآمد نسبت به خانوارهای پردرآمد بیشتر از یارانههای سوختهای فسیلی بهره میبرند.
از نظر زیست محیطی، یارانه های سوخت های فسیلی می توانند منجر به افزایش انتشار گازهای گلخانه ای و آلودگی هوا شوند.
مزایای اصلاح کامل قیمت سوخت
این اصلاحات شامل افزایش تدریجی قیمت سوختهای فسیلی تا سال ۲۰۳۰ است که میتواند مزایای مختلفی داشته باشد:
کاهش انتشار جهانی دیاکسید کربن:
اصلاحات کامل قیمت سوخت میتواند انتشار جهانی دیاکسید کربن ناشی از سوختهای فسیلی را تا ۴۳ درصد کمتر از سطح پایه در سال ۲۰۳۰ کاهش دهد. این کاهش مطابق با کاهش ۲۵-۵۰ درصدی گازهای گلخانهای جهانی مورد نیاز برای مهار گرمایش جهانی ۱.۵ - ۲ درجه سانتیگراد است.
کاهش مرگومیر ناشی از آلودگی هوا:
اصلاحات کامل قیمت سوخت همچنین میتواند مرگ و میر ناشی از احتراق سوختهای فسیلی را ۵۰ درصد کمتر از سطح پایه در سال ۲۰۳۰ کاهش دهد. همچنین از مرگ ۱.۶ میلیون نفر درسال جلوگیری میشود این کاهش تحت سلطه زغال سنگ است که عامل اصلی مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا است.
افزایش درآمد:
اصلاح قیمت سوخت میتواند درآمد قابل توجهی به ارزش ۳.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را برای دولتها فراهم کند. این درآمد میتواند برای اهداف مختلفی مانند حمایت از خانوارهای کمدرآمد، سرمایهگذاری در انرژی پاک و بهبود زیرساختها استفاده شود.
البته، اصلاح قیمت سوخت میتواند چالشهایی را نیز ایجاد کند. به عنوان مثال، این اصلاحات میتواند منجر به افزایش هزینههای انرژی برای خانوارها شود، بهویژه برای خانوارهای کمدرآمد. با این حال، مزایای اصلاح قیمت سوخت به طور کلی از معایب آن بیشتر است.
اگر انتشار دی اکسید کربن به میزان ۵۰ درصد افزایش یابد، یارانه جهانی نیز به میزان ۱ تریلیون دلار افزایش مییابد. این امر نشان میدهد که اصلاحات قیمت سوخت میتواند هزینههای انرژی را برای خانوارها افزایش دهد.
کاهش کشش قیمت سوخت میتواند اثرات اصلاح قیمت سوخت را کاهش دهد. به عنوان مثال، اگر کشش قیمت سوخت به میزان ۵۰ درصد کاهش یابد، دی اکسید کربن، مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا و بهرهوری اقتصادی ناشی از اصلاح قیمت سوخت به میزان تقریباً یک سوم کاهش مییابد.
منبع:گسترش نیوز
حل مشکل آلودگی، خشکسالی و تورم و کمبود سوخت و پایین بودن حقوقها
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت 2- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 3- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 4-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و جایگزینی خودروهای فرسوده و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 5- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین بین 8 تا 9 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیز 8-9 میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند
حل مشکل آلودگی، خشکسالی و تورم و کمبود سوخت و پایین بودن حقوقها
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت 2- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 3- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 4-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و جایگزینی خودروهای فرسوده و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 5- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین بین 8 تا 9 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیز 8-9 میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند