زنگ خطر در اقتصاد کشور

اقتصاد 100- بازار بورس تهران در حال حاضر در بحرانی عمیق به سر می‌برد و این وضعیت به‌روشنی نمایانگر مدیریت ضعیف و ناکارآمدی در سیاست‌گذاری اقتصادی است. در حالی که اخبار مثبتی مانند رشد نیما و طرح‌های بیمه‌ای برای سهامداران منتشر می‌شود، واکنش سرد بازار نشان‌دهنده بی‌اعتمادی عمیق سرمایه‌گذاران است. به‌جای تقویت بازار و جلب اعتماد، نهادهای مسئول به سیاست‌هایی متوسل می‌شوند که تنها به افزایش این بی‌اعتمادی و خروج سرمایه‌گذاران منجر می‌شود. با ادامه این روند، به نظر می‌رسد آینده بازار بورس در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و باید منتظر عواقب ناخوشایندی برای اقتصاد کشور باشیم.

زنگ خطر در اقتصاد کشور

بحران در بازار بورس و چالش‌های پیش‌روی سرمایه‌گذاران

صندوق‌های درآمد ثابت که به‌عنوان پناهگاهی برای سرمایه‌گذاران شناخته می‌شوند، این روزها تحت فشار شدیدی قرار دارند. خروج نقدینگی از این صندوق‌ها به سرعت در حال افزایش است و نسبت ارزش بازار به نقدینگی به ۰.۷۶ در مرداد ۱۴۰۳ رسیده، که کمترین میزان از دی ۱۳۹۸ به حساب می‌آید. این آمار زنگ خطری جدی برای بازار سرمایه است.

در حالی که نقدینگی به ۸۷۹۸ هزار میلیارد تومان رسیده، ارزش بازار بورس تهران تنها ۶۶۵۲ هزار میلیارد تومان است. این وضعیت نشان می‌دهد که بازار سرمایه دیگر جذابیتی برای نقدینگی مازاد ندارد. رشد نقدینگی ۲۸.۶ درصدی، عمدتاً ناشی از نرخ‌های بالای سود سپرده‌ها و گواهی سپرده ۳۰ درصدی فرزین، تنها به فشار تورمی دامن می‌زند و نشان‌دهنده ناتوانی دولت در مدیریت بازار است.

در عوض، دولت به کنترل تورم و نقدینگی مازاد اولویت داده و از اصلاحات بنیادی در بازار بورس غافل شده است. آیا بهتر نیست به‌جای افزایش نرخ بهره، به فکر راهکارهایی برای تقویت بازار سرمایه و رشد پایدار اقتصادی باشیم؟

کسری بودجه و افزایش نرخ بهره

کسری بودجه در برنامه هدفمندی یارانه‌ها به ۲۱۶ هزار میلیارد تومان رسیده است. دولت برای جبران این کسری به برداشت از منابع عمومی و افزایش نرخ بهره روی آورده، در حالی که این تصمیمات تنها به کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران و افزایش بی‌ثباتی منجر می‌شود. به‌جای جلب سرمایه‌های جدید و تقویت زیرساخت‌های بازار، دولت به برداشت‌های اضطراری و افزایش هزینه‌های مالی متوسل شده است.

به‌رغم واریز ۵۱۰ میلیون دلار از صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار سرمایه و خریدهای ۱۲ هزار میلیارد تومانی در ۶۸ درصد از روزهای معاملاتی، بازار هنوز نتوانسته تغییر مثبتی را تجربه کند. این نشان‌دهنده ناکارآمدی اقدامات حمایتی و بی‌توجهی به نیازهای واقعی سرمایه‌گذاران است.

بحران نقدینگی و ضرورت اصلاحات

نرخ بهره بین‌بانکی که به ۲۳.۷۲ درصد رسیده، تنها یک سیگنال نگران‌کننده دیگر است. در شرایطی که بازار به‌ شدت به کاهش نرخ بهره نیاز دارد، این افزایش نرخ نشان‌دهنده ادامه سیاست‌های نادرست است. تزریق پول بانک مرکزی به بازار بین‌بانکی به حدود ۲۵۰ همت رسیده که خود یک رکورد بی‌سابقه است و نشان‌دهنده بحران جدی نقدینگی در سیستم بانکی است.

این وضعیت به‌جای کاهش نرخ بهره، تنها به افزایش آن منجر شده است. به نظر می‌رسد بحران نقدینگی در بانک مرکزی به حادی رسیده که تصمیم به افزایش نرخ بهره و انتشار اوراق گرفته شده است. این اقدام به منظور برطرف کردن ناترازی بانک‌های کشور انجام می‌گیرد.

نتیجه‌گیری

بازار بورس در شرایط بحرانی قرار دارد و نیازمند اصلاحات جدی و تدابیر عملیاتی است. بی‌توجهی به وضعیت کنونی و ادامه سیاست‌های ناکارآمد تنها به افزایش بی‌اعتمادی و نگرانی سرمایه‌گذاران منجر خواهد شد. اگر دولت نتواند راهکارهای موثری برای کنترل کسری و افزایش درآمدهای پایدار پیدا کند، باید منتظر بحران‌های بزرگ‌تری در عرصه اقتصادی کشور باشیم. اکنون بیش از هر زمان دیگری، بازار به یک برنامه جامع و همسو از سوی دولت و نهادهای مالی نیاز دارد تا بتواند اعتماد سرمایه‌گذاران را بار دیگر جلب کند. بدون این تغییرات فوری و جدی، آینده بازار سرمایه در هاله‌ای از ابهام و بحران خواهد بود.



وبگردی

ارسال نظر

 
.

اخبار سلامت

سینما در سینما