آقای پزشکیان از شما بعید است!/ اگر حرف را تکرار نکردهبودید به حساب هیجانی سخن گفتن میگذاشتیم
همانقدر که مداحان امروز با صادق آهنگرانِ آن دوران تفاوت دارند، همانقدر هم بسیجیهای امروز با مسعود پزشکیان بسیجی تفاوت دارند.
به گزارش اقتصاد100، جامعه نو نوشت: اخیرا آقایرئیسجمهوری حرفی تازه دربارهی ساخت مدارس در مناطق فاقد مدرسه داشتهاند که باید اندکی در آن تامل کرد. ایشان گفتهاست:
با بچههای بسیج برای ساخت مدارس باید جلسه بگذاریم. در تبریز در عرض شش ماه 600 خانهی بهداشت با مشارکت مردم ساختهشد و ما فقط مصالح میدادیم. اگر جلسه بگذاریم، مشکل کمبود مدرسه در مناطق محروم را یکساله تمام میکنیم. لازم نیست پیمانکار باشد، با کمک مردم همان مناطقی که مدرسه نیاز دارند کل مشکلات کمبود مدرسه را یکساله مرتفع میکنیم.
ساعاتی پساز این فرمایش آن را در یک توئیت تکرار کردند که نشانداد سهوی در بیان وجود نداشتهاست و باورشان این است که امروز هم میتوانیم مثل سی-چهلسالپیش آدمها را بیاوریم و -با نام بسیج یا هرنام دیگر- بگوییم «بسمالله؛ مدرسه میخواهی پاچه بالابزن و گل لگدکن!». در مورد این تصور میتوان اندکی مداقهکرد:
سهم دستمزد نیرویکار شهری در هزینهی ساختوساز (بدون محاسبه قیمت زمین) 23 درصد است. این رقم با دورشدن از شهرهای بزرگ کمتر میشود؛ زیرا در مناطق محروم فاقد مدرسه دستمزدها بهشدت کم است و از سوی دیگر هزینهی حمل مصالح افزایش مییابد. رقمی در اینمورد وجود ندارد؛ ولی اجمالا میتوان گفت هزینهی نیروی انسانی برای ساخت مدارس موردنظر آقایرئیسجمهوری احتمالا حدود دهدرصد کل هزینه است. نتیجه آنکه مشکل ساخت آن مدارس چیزی نیست که با بسیج و نیرویکار رایگان حلشود. اینکه ما در این مناطق مدرسه نداریم بیشتر بهخاطر نداشتن پول خرید مصالح است و اگر مردم خشمگیناند و عکس مدارس کپری و زیردرختی را میگیرند و به صورت حکومت میکوبند، بهخاطر آن است که میدانند فقط تا اول سال 1387 ایران 157 مدرسه برای لبنان (غیراز مراکز درمانی، جاده و...)راهانداختهاست (آمار بعد از آن سال پنهان است!).
مشکل حکومت در اینمورد نداشتن کارگر ساختمانی نیست. از این گذشته، دولتهایی که با مشکل بیکاری روبرویند بودجهی ساختوساز را زیاد میکنند؛ چون پربازدهترین بخش برای ایجاد شغل است و بخش ساختمان را موتور محرک تولیدات کارخانهای هم میخوانند. البته که نمیخواهیم بگوییم مردم را در کمک به ساخت مدرسه برای کودکانشان به کار داوطلبانه نگیر. کار خوبی است؛ ولی نبود کارگر داوطلب و رایگان مشکل ساخت مدرسه در مناطق محروم نیست.
نکتهی دیگر، گفتن این حرف در جایی بسیار طعنهبرانگیز است: قرارگاه خاتمالانبیاء. بزرگترین پیمانکار ایران. یک هولدینگ غولآسا که سال 90 اعلامکرد خودش را در پروژههای کمتر از 100 میلیارد تومان درگیر نمیکند (سال 90 این مبلغ خیلی هم قلنبه بود). اگر در روستایی در عمق بیابانها به مردم آنجا میگفتند «برایتان مصالح میفرستم خودتان ساختمان مدرسهتان را بسازید»، شاید اینقدر بعید و غریب از کار در نمیآمد.
نکته دیگر آنکه رئیسجمهوری از فرط نیکویی اخلاق و شفافی دل، خاطرهی ایثارگریهای دوران جنگ و دولت مهندس موسوی را به فراموشی نسپرده و فکر میکند بهخاطر گلجمال او که معصوم و بیشیلهپیله است، بسیجیها حاضر میشوند به آندوران برگردند و در راه خدمت به کشور کار کنند. متاسفانه چنین نیست. همانقدر که مداحان امروز با صادق آهنگرانِ آن دوران تفاوت دارند، همانقدر هم بسیجیهای امروز با مسعود پزشکیان بسیجی تفاوت دارند. دوران کنونی دوران حاجمحمود کریمی است، نه حاجداوود کریمی! بسیجی قرنپانزدهمی پیرمردی است برای تدارک مراسمات(!) متعدد حکومت و جوانی که کار برجستهاش حمله به دانشگاه و رفتن زیارت مجانی و گرفتن امتیاز قبولی دانشگاه است و حکومت را تهدید میکند که چون پزشکیان را ترجیحداده، دفعهی بعدی برای کتکزدن مردم به خیابان نمیآید.
عجیب است که رئیسجمهوری کشور متوجه تفاوت زمانه و عوضشدن آدمها نشود. زمان مهندسموسوی کارمند وزرت بازرگانی 35هزاردلار از منابع در اختیارش را کش رفت، ما یکماه دربارهی اینکه چه شده که چنین شده مطلب تحلیلی مینوشتیم. آن تولهکفتار 35هزاردلاری، حالا گرگْساداتینژاد 3/5میلیارددلاری شده: هزارانبرابر تکثیر شدهاند و بخشی از «فساد سیستمیک»اند. آنوقت آقایپزشکیان دنبال کسانی از آنان برای ساخت مدرسه در بیابانهای بلوچستان است؟ اصلا فرضکنیم چنین بسیجیان پاکدلی باشند که بروند برای ساخت مدرسه. آنها از شما نمیپرسند چرا من باید رایگان عملگیکنم و کارمندان دولت به خودشان وام چندمیلیاردتومانی بدهند؟
اگر حرف را تکرار نکردهبود به حساب هیجانی سخن گفتن میگذاشتیم. ولی حالا دیگر نمیشود. سال دیگر در مهرماه با انتشار صدها عکس از مدارس کپری میپرسند چه وعدهای دادهبودی آقایرئیسجمهوری؟ آنوقت چه خواهد گفت آقایپزشکیان؟
آرزوی صمیمانه داریم که بدبینی ما غلط و وعدهی رئیسجمهوری محبوبمان صادق از کار درآید.
ارسال نظر