رو دست سنگین افغانستان به ایران
اقتصاد100- ادامه انحراف آب هیرمند توسط افغانستان به شورهزار گودزره، برخلاف معاهده ۱۳۵۱، بحران آب در سیستان و دریاچه هامون را تشدید کرده و نگرانیها درباره تأمین حقآبه ایران را افزایش داده است.
![رو دست سنگین افغانستان به ایران](https://cdn.eghtesad100.ir/thumbnail/s4ethFCAJLLU/ZZl0FwJfkk9eJqMiY4swA1Ga-DXmFMejUZXP0yasuj8Snff72Ztkurh39QTw7pBV1YH4nkGd2m4,/1739360465-1.jpg)
افغانستان همچنان با تصمیمات خود، از جریان آب رودخانه هیرمند به سوی سیستان و بلوچستان، دریاچه هامون و شهرستان زابل جلوگیری میکند. این در حالی است که بررسیها نشان میدهند آب در مسیر رودخانه هیرمند کاملاً جاری است؛ اما مقامات افغان به بهانههای مختلف، مانع از ورود آب به خاک کشورمان میشوند و با تغییر مسیر آن، آب را به سوی شورهزار گودزره منحرف میکنند.
پایبند نبودن افغانستان به تعهدات بینالمللی
علیرغم قولهای مقامات وزارت امور خارجه، تغییر مسیر سیلاب هیرمند به سوی شورهزار گودزره ادامه دارد. بر اساس معاهده رسمی سال ۱۳۵۱ میان ایران و افغانستان، کابل متعهد شده بود که سالانه ۸۵۰ میلیون مترمکعب آب از هیرمند به ایران اختصاص دهد. اما این توافقنامه بینالمللی از سوی طرف افغان کاملاً نادیده گرفته میشود.
بررسیهای تصاویر ماهوارهای Sentinel-۲ توسط مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران، نشان میدهد که از تاریخ ۲۲ دیماه تا ۱۲ بهمنماه ۱۴۰۳، حجم بالایی از آب در هیرمند جریان داشته است. اما این جریان آبی در بند کمالخان ذخیره شده و از آنجا به مخزن دوم منتقل و در نهایت به گودزره هدایت شده است. این در حالی است که در گذشته، شورهزار گودزره صرفاً مازاد آب دریاچه هامون را از طریق رودخانه شیله دریافت میکرد. ساخت بند کمالخان، عملاً مسیر طبیعی رودخانه هیرمند را دستکاری و تغییر داده است.
اشتباه استراتژیک ایران در تأمین مصالح بند کمالخان
ماجرای ایجاد بحران آب برای ایران، زمانی جالبتر و البته تلختر میشود که بدانیم در زمان ساخت بند کمالخان (بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲)، ایران خود به دلیل نبود زیرساختهای کافی در افغانستان، مصالحی مانند سیمان این سازه را تأمین نمود. این اقدام کمک شایانی به تکمیل پروژهای کرد که در نهایت به ضرر منافع کشورمان تمام شد و جریان طبیعی آب را به سوی ایران مسدود ساخت.
تأثیر نفوذ ترکیه در مدیریت آب افغانستان
بحران آب هیرمند به عواملی فراتر از دیپلماسی آب گره خورده است. یکی از اصلیترین بازیگران در این ماجرا، ترکیه است. این کشور که در تلاش است نفوذ خود را بهعنوان قدرتی منطقهای تثبیت کند، با سرمایهگذاری گسترده در افغانستان و اجرای پروژههای توسعهای مانند شهرسازی، جادهسازی، کشاورزی و ساخت سد، عملاً مدیریت منابع آبی این کشور را به دست گرفته است. این نفوذ، افغانستان را به ابزاری برای اعمال فشار به ایران تبدیل کرده است.
راهکارهای مقابله ایران با زیادهخواهیهای افغانستان
مسأله بحران آب هیرمند تنها محدود به جنبههای زیستمحیطی نیست، بلکه ابعاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی نیز دارد. برای مدیریت این بحران، ایران لازم است از استراتژیهای گوناگون استفاده کند. دیپلماسی آب تنها یکی از این ابزارهاست. به موازات آن، میتوان از اهرمهای اقتصادی و سیاسی بهره برد و حتی در صورت لزوم، نگاه به گزینههای نظامی نیز اجتنابناپذیر خواهد بود.
اگر ایران به حل این بحران نپردازد، عدم مدیریت مناسب میتواند در آیندهای نهچندان دور، منجر به ایجاد بحران امنیتی فراگیری برای کشور شود که حل آن هزینههای بالایی را در پی خواهد داشت.