نقش چین ، روسیه و ایران برای ترامپ + پشت پرده اقتصاد
ترامپ با آغاز جنگ تجاری جدید علیه چین و اروپا در تلاش است تا کسری تجاری آمریکا را کاهش داده، تولید را به داخل بازگرداند و هژمونی اقتصادی کشورش را احیا کند، اما تحلیلگران این سیاستها را بیشتر نمایشی میدانند.
دونالد ترامپ در اولین سخنرانی خود پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۵ اعلام کرد که «تعرفه بهترین ابزار برای مقابله با دزدی شغلها توسط چین و اروپا است». این رویکرد، نشاندهنده یک جنگ تجاری جدید با اهداف متعدد است که توسط شورای روابط خارجی (CFR) تحلیل شده است:
-
کاهش کسری تجاری آمریکا: ترامپ هدف دارد کسری تجاری با چین را که در سال ۲۰۲۴ حدود ۳۸۰ میلیارد دلار بود، با اعمال تعرفههای سنگین به زیر ۲۰۰ میلیارد دلار برساند.
-
بازگرداندن تولید صنعتی به آمریکا: مشوقهایی برای شرکتهای بزرگی مانند تسلا و اپل با هدف انتقال خط تولید از چین به خاک آمریکا یا متحدان منطقهای مانند مکزیک.
-
مهار چین: محدود کردن دسترسی چین به فناوریهای پیشرفته نظیر تراشههای نیمههادی و مقابله با طرح صنعتی «ساخت ۲۰۲۵» این کشور.
-
تحکیم پایگاه انتخاباتی: جلب رضایت کارگران صنعتی در ایالتهای کلیدی مانند پنسیلوانیا و اوهایو.
با این حال، تحلیلگران موسسه Project Syndicate بر این باورند که این اقدامات بیشتر جنبه نمادین دارد تا اقتصادی. به عقیده آنان، ترامپ سعی دارد قدرت آمریکا را در نظام تجارت جهانی به نمایش بگذارد و هژمونی ازدسترفته را بازسازی کند.
واکنش کشورها: مقاومت جهانی در برابر تعرفههای ترامپ
الف) اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا، که پیشتر تجربه جنگ تجاری با ترامپ را داشته است، این بار آمادهتر به نظر میرسد. بر اساس گزارشهای منتشرشده، کمیسیون اروپا سه برنامه اصلی را در دست بررسی دارد:
-
اعمال تعرفههای متقابل بر کالاهای آمریکایی به ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار.
-
ارائه شکایت به سازمان تجارت جهانی (WTO) برای غیرقانونی اعلام کردن تعرفههای ترامپ.
-
تقویت همکاری با چین و انگلیس در راستای تشکیل یک جبهه متحد ضدآمریکایی.
ب) چین
چین نیز آماده مقابله است و در واکنش به اقدامات ترامپ، دو استراتژی اصلی اتخاذ کرده است:
- تنوعبخشی به بازارهای صادراتی خود از طریق تقویت روابط با روسیه، آفریقا و آسیای جنوب شرقی.
- حمایت ویژه از صنایع داخلی، با تاکید بر اعطای یارانه به بخشهای آسیبدیده نظیر فولاد و الکترونیک.
ج) کانادا و مکزیک
این دو کشور به نظر در برابر فشارهای ترامپ رویکردی منفعلانه دارند. ترامپ تهدید کرده است در صورت عدم همکاری مکزیک در کنترل مرزها، تعرفههای ۱۰ درصدی بر تمامی کالاهای این کشور اعمال خواهد شد که تبعات اقتصادی سنگینی برای این منطقه خواهد داشت.
د) کشورهای در حال توسعه
بر اساس مطالعات موسسه IFPRI، جنگ تجاری آمریکا و چین باعث شده است چین به بازارهای دیگر نظیر آفریقا و آمریکای لاتین روی آورد. هرچند این رقابت تجاری، سود برخی کشورهای صادرکننده مانند برزیل را افزایش داده، اما کاهش قیمتها، سودآوری نهایی را کم کرده است.
پیامدهای اقتصادی جنگ تعرفهای ترامپ
الف) مصرفکنندگان آمریکایی
تحلیلها حاکی است که مصرفکنندگان آمریکایی، اصلیترین بازندگان این جنگ خواهند بود. طبق گزارشها، تعرفههای دوره اول ترامپ باعث افزایش ۱۲۰۰ دلاری هزینه سالانه هر خانوار شد. این رقم در سال ۲۰۲۵ ممکن است به ۲۰۰۰ دلار افزایش یابد.
ب) بازارهای جهانی
بازارهای جهانی نیز از این سیاستها بیتأثیر نخواهند ماند. پیشبینیها نشان میدهند که افزایش نااطمینانی اقتصادی، موجب کاهش ۲۵ درصدی سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) خواهد شد و همچنین قیمت کالاهای اساسی ممکن است تا ۱۵ درصد افزایش یابد.
ج) چین
برخلاف کاهش ۱۲ درصدی صادرات چین به آمریکا در سال ۲۰۲۴، پکن با تزریق ۵۰۰ میلیارد دلار به اقتصاد خود از طریق پروژههای زیرساختی، توانست بخشی از ضررهای ناشی از این کاهش را جبران کند. با این حال، افزایش بدهیهای این کشور به نسبت ۳۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی، خطر بحران مالی را در آینده نزدیک افزایش داده است.
سناریوهای پیش رو
سناریو توضیحاتخوشبینانه | ترامپ تعرفهها بر اروپا را کاهش داده و چین با خرید محصولات کشاورزی آمریکا، آتشبس موقتی اعلام میکند. |
بدبینانه | تشکیل بلوکهای تجاری بین آمریکا و متحدانش در برابر چین و روسیه، همراه با کاهش شدید رشد اقتصاد جهانی. |
فاجعهبار | درگیری نظامی احتمالی بین آمریکا و چین بر سر تایوان یا دریای جنوبی چین که منجر به رکود اقتصادی عمیق خواهد شد. |
جهان در آستانه تغییر ژئوپلیتیک
سیاستهای جدید ترامپ، فراتر از یک جنگ تجاری ساده است و به نظر میرسد هدف آن بازتعریف نظم جهانی باشد. اگرچه این اقدامات ممکن است در کوتاهمدت به افزایش محبوبیت وی در داخل منجر شود، اما هزینههای بلندمدتی همچون تضعیف اتحادهای غربی و تقویت محور چین-روسیه غیرقابل جبران خواهد بود.
به گفته کارشناسان، جهان به سمت چندقطبیشدن پیش میرود، وضعیتی که در آن قدرتهای منطقهای با قوانین خودشان تلاش خواهند کرد تاثیری بر تنشهای اقتصادی بگذارند. این درحالی است که بسیاری از کشورهای کوچک، در این محیط پیچیده، برای بقا نیاز به یافتن متحدانی فرامنطقهای خواهند داشت.