آیا افت فشار پارس جنوبی بحران آینده صنعت نفت ایران است؟
اقتصاد 100- افت فشــار از پارسجنوبی یکی از چالشهای نزدیک کشور اســت. تقریباً از دو یا سه سال دیگر باید منتظر کاهش تولید از این مخزن کــه بزرگترین مخزن گازی جهان بهشمار میرود، باشیم. ایران ۲۰ سال و قطر ۳۰ سال است که باتمام ظرفیت از این میدان گاز برداشت میکنند و طبق پیشبینیها باید منتظر افت فشـار آن در سالهای پیشرو باشیم.
افت فشــار از پارسجنوبی یکی از چالشهای نزدیک کشور اســت. تقریباً از دو یا سه سال دیگر باید منتظر کاهش تولید از این مخزن کــه بزرگترین مخزن گازی جهان بهشمار میرود، باشیم. ایران ۲۰ سال و قطر ۳۰ سال است که باتمام ظرفیت از این میدان گاز برداشت میکنند و طبق پیشبینیها باید منتظر افت فشـار آن در سالهای پیشرو باشیم. شاید از سال ۱۴۰۴ و شاید یک سال بعدتر. آذرماه سال گذشته مدیرعامل وقت شرکت نفت و گاز پارس(متولی پارس جنوبی) در بیانی هشداردهنده که برداشت سیاسی از آن شد، این نگرانی را به میان کشید. مشکینفام گفته بود: در بخش فراســاحل پارسجنوبی ۳۷ ســکوی گازی ۳۴۰ حلقه چاه، سه هزار و ۲۰۰ کیلومتر خط لوله و ۵۰ ردیف عملیاتی در حال بهرهبرداری است. تولید گاز از پارسجنوبی به پیک ظرفیت رســیده اما از چهار سال آینده پیشبینی میشود، سالانه بهاندازه یک فاز پارسجنوبی (۲۸میلیون مترمکعب)با افت تولید مواجه شــویم. بله؛ سیاسی با آن برخورد شد. مشکینفام از مسئولیتش عزل شــد و یک مدیر اصولگرای نفتی که مدیرعامل شــرکت تاسیسات دریایی است در طعنهای به او بعداً گفت: درباره مقدار این افت فشار در دوران مدیریت پیشین اغراق شد و موضوع ساخت سکوهای فشـارافزا را بزرگ و پیچیده جلوه دادهاند، افزون بر این به نظر میرســد برخلاف خبرهای منفی که در گذشته درباره افت فشار در چاههای پارسجنوبی نقل میشد، خبرهای خوبی در این زمینه وجود داشته باشد.
جلوتر از قطریها اما چه سود؟
ایران برای اولین بار نسبت به این موضوع در قرارداد فاز ۱۱با توتال واکنش جدی نشــان داد. در این قرارداد قرار بود جدا از توســعه فاز ۱۱ پارسجنوبی یک سکوی فشارافزای ۲۵ هزار تنی در دریا نصب شود که مساله افت فشار گاز را برای ایران حل کند. قطر بعد از این قرارداد به فکر این مساله افتاد. اما این پیش بودن ما از قطریها ســودی برای ما نداشت چراکه توتال با تحریمهای ترامپ از ایران رفت و این مساله هم در کوزه تعلیق افتاد.
ما میتوانیم همیشه و همه جا
از ســویی دیگر سودای اصلی ما ایرانیان ما میتوانیم اســت. ربطی به این جناح و آن جناح ندارد. مســاله ساخت توربورکمپرسورهای گاز ترش که در فشارافزایی دریا اصلیترین موضوع اســت بهصــورت پایلوت در ســال ۹۹ به یک شــرکت کمپرسورساز داده شد که آن را بهصورت آزمایشی اجرا کند که در آینده ایران خود سازنده این تجهیزات پیشرفته شود اما مساله افت فشار ربطی به توان ساخت داخل و بومیسازی تکنولوژی ندارد. قطریها بعد از ما که با توتال قرارداد بســتیم با شرکت ایتالیایی ساپیم وارد قرارداد شدند. آنها چهار قرارداد پیشبینی کردهاند که دو بسته آن به ارزش ۶ میلیارد دلار تنها با شرکت سایپم امضا شده است. حالا طرف ایرانی وضع چطور است؟ مدیرعامل شرکت نفت به پشتوانه همان قرارداد پایلوت که سال ۹۹ به میزان تنها ۶۰ میلیون دلار بسته شده، معتقد اســت ما از قطریها در این خصوص جلوتریم.
مشخص نیسـت اطلاعات و ارزیابی خجستهمهر بر چه مبنا و پایهای است. به ظن غالب این گفته هم ممکن است زیاد خوشبینانه به نظر برسد. او پیش از این یک پروژه شکســت خورده دریایی که سیم های جرثقیل پاره شد و نزدیک بود سکوی دریایی غرق شود(فاز ۱۱ و آذرماه امسال) را یک تجربه موفق و ارزشمند توصیف کرده بود. جلوتــر از قطریها بودن هم ممکن است از همین جنس باشد. خجستهمهر در زمینه فشارافزایی گفتهاست: توربوکمپرسور ایرانی از سوی شرکتاوتیسی درحال طراحی است و ۶۷درصد پیشرفت داشته است، مطالعات مفهومی و پایلوت تمام شده و مطالعات مهندسی و پایه تا دی ماه تمام میشود و در حال انتخاب مشاور برای EPC فاز پایلوت هستیم و انشاالله تا اردیبهشت خرداد آتی کل فاز پایلوت تکمیل خواهد شــد، برنامه ما این است که با اتکا به توان داخل کار انجام شود، اگرچه با شرکت گس پروم روســیه نیز تفاهمی در این زمینه داریم و آنها نیز در حال مطالعه هستند.
این گفتههای مدیرعامل شرکت نفت در حالی است که اصولاً آن طرح پایلوت برای این بود که مشخص شود، شرکت سازنده ایرانی آیا توانایی ساخت توربوکمپرسور مقاوم در برابر گاز ترش را دارد یا نه و اصلاً قرار نبود امنیت انرژی کشور و تامین گاز به سعی و خطای یک شرکت پیوند زده شود. با وجود اهمیت موضوع افت فشار پارسجنوبی به نظر میرسد این بحران آتی و مساله بسیار جدی برای نفتیها به شوخی شبیه است چرا یک
قرارداد کلاً ۱۸ ماهه EPC و پایلوت به میزان ۶۰ میلیون دلار را بعد از حدود دو سال از اجــرای آن میگویند که مطالعات طراحی پایهاش به ۷۰ درصد رســیده و قرار اســت این پایلوت انشــاالله وارد فاز اجرایی شود و حتماً هم چند سال بعد و پس از سعی و خطا و تست و… دریابیم که آیا این شرکت و کشور توان ساخت این تجهیزات را دارد یا نه.
شاید بهتر باشد مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با صراحت بیشــتری برای افکار عمومی توضیح دهد که وقتی هنوز قرارداد طراحی پایه ســکوهای فشارافزا در فاز ۱۱ با مشاور منتخب بسته نشده و تصویبش مدتهاست در هیاتمدیره نفت معطل مانده چگونه در ابتدای سال آینده و براساس کدام بسته طراحی و اسناد قراردادی میخواهند وارد قرارداد اجرایی EPC فشارافزایی شوند؟
ضرورت انتشار گزارش
متاســفانه شیوه توسعه قطریها نیازی به تاسیسات پایلوت فشــارافزایی برای آنها نمیگذارد. چراکه کمپرسورسازان مطرح دنیا مثــل زیمنس و GE نیازی به سعی و خطا برای ساخت کمپرسور گاز ترش ندارند. موضوع اینجاست که نفتیها در مقابل بحرانهای آتی گارد و موقعیت درستی برنمیگزینند. نمونهاش مرداد امســال بود که وزیر نفت بهجای اینکه فکر زمستان سخت کشورش باشد در برنامه تلویزیونی افق برای اروپاییها و زمستان سخت آنها کری میخواند، منتظر بدبختی آنها بود. زمستان سرد امسال نشــان داد که وزیر نفت کشور چقدر از موضوعات جدی حوزه خودش پرت است. افت فشار و فشارافزایی هم گویا دچار همین کمتوجهی و برخوردی سرسرانه دارد شده. فشارافزایی یک فناوری سطح بالاست که تاکنون در کشور سابقهای نداشته است. مساله ساخت داخل آن باید مورد توجه قرار گیرد اما در یک برنامه میانمدت نه اینکه قطر با بهترین سـطح همکاری با شـرکتهای خارجی دنیا مسالهاش را حل کند،ما تازه پی طرحهای پایلوت رفته باشیم. نفتیها باید این مساله و همکاری با شرکتها صاحب تکنولوژی دنیا را برای سران کشور درست جا بیندازند. رویکرد نادرســت و ناشفاف فقط تصمیمگیریهای مهم را در کشــور سختتر و بغرنجتر میکند. رویکرد مدیران ارشد وزارت نفت،جدی نگرفتن مسالههاست. ناظران میگویند مساله افت فشــار پارسجنوبی که ۷۰ درصد گاز کشور را تامین میکند نه هجو دولت قبل است و نه میتواند شوخی باشد. باید فکری عاجل کرد اگرنه مساله با قطع کردن گاز صنایع و نیروگاهها حل نمیشود. ما هماکنون هم در زمستان و هم تابستان ناترازی گاز داریم، باید هر روز به خودمان مدام تکرار کنیم افت فشــار پارسجنوبی جدی است، جدی است و بسیار هم جدی است.
مهدی افشارنیک؛ تحلیل گر انرژی
ارسال نظر